مدتهاست باید کمی ادامه میدادم آن سلسلهمباحثی را که در مورد دندانپزشکی نوشتم. که اولیاش از پستِ «دندانپزشکی از زبانِ یک دانشجوی دندانپزشکی» شروع شده بود و در کتگوریهای “در مسیر دندانپزشکی” و “توصیههایی به یک دندانپزشک” ادامه پیدا کرده بود. اینبار اما، من، مصطفی قائمی هستم و اینجا وبلاگِ حدوداً ۱۰ سالۀ من و …
شاید تنها راه درست ادامۀ زندگی این باشه که اونقدر با سرعتِ زیاد مشغولِ طیِّ مسیر باشیم که نه فرصت کنیم دلمون برای گذشته تنگ بشه و نه جایی برای حسرت باقی بمونه. البته طبق تمامِ دلنوشتههام در این وبلاگِ دوستداشتنیم، این ایده هم ممکنه تاریخ انقضا داشته باشه و چندوقت دیگه بیام و از …
وقتی رفتم پای میزم و گوشی را که چک کردم، ایمیلی رسیده بود. همینی که میبینیاش. برای لحظهای شُکّه شدم و بعدش حس جدیدی را تجربه کردم. حسی که وصفش را شنیده بودم فقط؛ که پیرمردها وقتِ تغییر تجربهاش میکنند. که سخت است دلکندن. که سخت است رفتن. که سخت است آمادهشدن برای چیزی جدید. …
۵ سال گذشت. ۵ سال! کنکورم سال ۹۲ بود. از چند ماه قبل از کنکور به سرم زده بود که: دارم مسیر اشتباهی رو میرم. اینکه کاش میرفتم رشتۀ ریاضی. حس میکردم باید میرفتم دنبال آیتی. ولی وایسادم. گفتم الان دیگه دیره برای تغییر رشته. فعلاً بخون، بعد از کنکور یه فکری میکنی… وسط تابستون، …
به دوستی میگفتم نمیدانم جریان چیست! ولی هر آنچه هست، معمولی نیست. اتفاقاتی که اخیراً برایم میافتند، در مقیاس بزرگ، واقعاً غیرطبیعیاند. نمیدانم. به هر حال خدا را شکر. امروز به قصد دیدار رفیقم، سجاد، و همچنین خرید کتاب از نمایشگاه کتاب، قصدِ مصلی کردم. پدرم گفت با برادرانت چطور است!؟ که با علی و …
پیشنوشت ۱: این مطلب را در ادامۀ دو پست قبلی در دستۀ «در مسیر دندانپزشکی»، مینویسم. پس پیشنهاد میکنم در ابتدا آنها را بخوانید: دندانپزشکی و مسیر آن (۱) دندانپزشکی و مسیر آن (۲) در آن دو پست، تا الان با دو سال اول، که سالهای علوم پایه هستند و با واحدهای پریکلینیکی که در طول …
پیشنوشت: این مطلب را در ادامۀ «دندانپزشکی و مسیر آن (۱)» نوشتهام. پیشنهاد میکنم در ابتدا آن را مطالعه کنید. در قسمت قبلی تا انتهای سال دوم پیش رفتیم. و قبل از ترم ۵، آزمون علوم پایه را پشت سر گذاشتیم و حالا تعدادی واحد عملی، به برنامۀ ما اضافه شدهاند و قرار است درسهایی …
پیشنوشت ۱: قبلاً مطلبی را با عنوان «دندان پزشکی از زبان یک دانشجوی دندانپزشکی» نوشته بودم و توصیههایی دوستانه داشتم برای عزیزان کنکوری که شاید بد نباشد قبل از خواندن این پست، مروری روی آن داشته باشید. با توجه به کمبود منابع و نبود یک مرکز درستوحسابی برای جهتدهی دانشآموزان به سمت رشتۀ مناسب آنها، همچنین علاقۀ …
بعد از ۴ سال، میتونم خودم رو در جایی ببینم که مدتها از تصوّرش شونه خالی میکردم. تصور مصطفی قائمیای که دندانپزشک شده و با روپوش سفید در درمانگاه مشغول به فعالیت درمانیست. عکس بالا رو امروز گرفتم. و اونجا بودم. نشسته بودم روی صندلی دندانپزشکی در درمانگاه. خودم بودم. این من بود که دندانهای …
این مطلب رو دوست دارم در زیرشاخۀ جدید “مصطفی قائمی” بنویسم. از خانم شاکر هم ممنونم که در کامنتش گفت که این سری مطالب میتونه نوعی خودافشایی باشه و بعدش من سرچ کردم و به متمم رسیدم و به زودی چند مطلبش در این زمینه رو میخونم. ولی فعلاً که نمیدونم دقیقاً چی باید بنویسم در …