صبح‌نوشت‌ها

صبح‌نوشتی دیگر

صبح خوابگاه

هوا شدیداً خوب است. دیشب بارانی شدید بارید و لذت وصف‌ناشدنی‌ای را چشاند و این لذت تا صبح امروز هم همراهی می‌کند :) ابرها، با لایۀ نازکی روی بوم آسمان پخش شده‌اند و گویی نقاشش قلم‌مویش را از سمتی به سمت دیگر، عاشقانه، حرکت داده و گاهی در بین کار، به فکر فرو رفته و …

صبح پاییزی خوابگاه

حیاط

نشسته‌ام در حیاط خوابگاه. صبح است و هوا خنک. باد ملایمی هم می‌وزد. ابرها دوباره آمده‌اند. گوشه‌ای از آسمان آبی‌ست و بقیۀ آن را ابرهای خاکستری پرکرده‌اند. و من همیشه هوای ابری بیشتر دوست‌داشته‌ام. خیلی بیشتر :) روبه‌رویم باغچۀ کوچک و پاییزی خوابگاه است. درختانی که کم‌کم رو به پاییزند و گیاهانی که در پایین، …