دندان‌پزشکی از زبان یک دندان‌پزشکِ مطب‌دار

دکتر مصطفی قائمی و مهندس مهدی خادمیان (مدیر قاف‌دنتال‌کلینیک)

مدت‌هاست باید کمی ادامه می‌دادم آن سلسله‌مباحثی را که در مورد دندان‌پزشکی نوشتم. که اولی‌اش از پستِ «دندان‌پزشکی از زبانِ یک دانشجوی دندان‌پزشکی» شروع شده بود و در کتگوری‌های “در مسیر دندان‌پزشکی” و “توصیه‌هایی به یک دندان‌پزشک” ادامه پیدا کرده بود.

این‌بار اما، من، مصطفی قائمی هستم و این‌جا وبلاگِ حدوداً ۱۰ سالۀ من و دیگر هرآن‌چه را که در مسیر دندان‌پزشکی لازم بود، انجام داده‌ام و طی کرده‌ام و دیگر شده‌ام یک دندان‌پزشکِ عمومیِ کامل!

حالا منظورم از دندان‌پزشکِ عمومیِ کامل چیست!؟
دندان‌پزشکی‌ست که درس‌اش را تمام کرده و طرح و سربازیِ کوفتی‌اش را رفته و حالا مطب زده و private practice خودش را دارد.

در ادامه می‌خواهم کمی از ادامۀ مسیر دندان‌پزشکی بنویسم ولی قبل از آن، چند پستِ کلیدیِ دیگر را هم لیست می‌کنم، که اگر دل‌ت خواست بیشتر با مسیرِ دندان‌پزشکی آشنا شوی، بخوان‌شان:

اولین روزی که دندان‌پزشک شدم

دندان‌پزشکی و مسیر آن (۱)

دندان‌پزشکی و مسیر آن (۲)

دندان‌پزشکی و مسیر آن (۳)

و من به دندان‌پزشکی علاقه‌مند می‌شوم!

آخرین کافه‌ام با مدرک دیپلم! | دیگر واقعاً دکترقائمی می‌شوم!


خب
دندان‌پزشکی، ۱۲ ترم دارد و اگر بچۀ خوبی باشیم، ۶ ساله تمام می‌شود.
و احتمالاً حدس می‌زنید که من شش‌ساله تمام‌ش نکردم!
چرا؟
چون سر و گوش‌م می‌جنبید :)
که در آن یک‌سال، کارهای جالبی کردم؛ مثل استارتِ پادکستِ رادیوقاف، پایه‌ریزیِ آکادمی قاف و برگزاری وبینارهای کشوریِ دندان‌پزشکی با بچه‌های تیم قاف و زنده‌گی! چه درست، چه غلط. که بیش از این وارد جزئیات‌ش نمی‌شوم.

آری.
دندان‌پزشکی این‌گونه بود و بالاخره با دفاع از پایان‌نامه‌ای معمولی، به پایان رسید.

دورانِ بعد از دفاع از پایان‌نامۀ دندان‌پزشکی

بعد از ۶ سال، درس و کارِ عملی و درمان تحت نظر اساتید، داستان عوض می‌شود. انگار همه‌چیز تازه واقعی می‌شوند و این دنیا ماهیتِ وحشیِ خودش را نشان می‌دهد. (که البته به نظرم این حس را همۀ دانشجوها، بعد از پایان درس‌ومشق‌های‌شان تجربه می‌کنند.)

بعد از ۶ سال، اگر رانت و سهمیه نداشته باشیم، و یک فردِ معمولی، در این کشورِ بناشده بر رانت و سهمیه و روابط، باشیم، طرح داریم و سربازی.
طرح، همان خدمت در مناطق محروم به مدت ۲ سال است (دقیق‌ش گمان کنم ۲۱ ماه است.)
سربازی، هم که خدمتِ نامقدسی‌ست که در جریان‌ش هستیم.

برای یک دندان‌پزشکِ معمولی، طرح و سربازی تلفیق می‌شوند و آن پسرِ بیچارۀ معمولی، باید برود و به این مرز و بوم، در شرایطی سخت، خدمت کند. که ای کاش خدماتِ درمانیِ این دندان‌پزشک معمولی، فقط مخصوصِ نیازمندها بود. اما متأسفانه، ممکن است چونان منی وجود داشته باشد که بدشاسی، از زمین و زمان برایش ببارد و این دو سال خدمتِ نامقدس را در پادگانی پرت در کنارِ حیواناتی کثیف بگذراند و زمان و انرژی و عمر و علم و عمل‌ش را تلف کند تا چندین موجودِ کثیفِ حقیرتر از آبِ بینیِ بز، دندان‌های‌شان مقداری درست شود! (تازه اگر بشود!)

البته، جمله‌های آخر را با بغضی دردناک و کینه‌ای که نسبت به سربازی و آدم‌های درون‌ش دارم نوشتم. که اگر از آن موجوداتِ کثیف بگذریم، در آن پادگانِ پرت، سربازهایی بودند که رنگ‌وروی دندان‌پزشکی و دندان‌پزشک را ندیده بودند و من سعادتِ درمان‌شان را داشتم. که یادِ همان‌ها مقداری آرامم می‌کند.

بگذریم.
سریازی و ظلمی که در حقّ جوانانِ این کشور می‌شود با نام دروغینِ خدمتِ مقدس، داستانی دراز دارد که تقریباً هر فردی متوجه‌ش هست یا خواهد شد.

من چه کردم؟

درسم تمام شد. بعد از ۷ سال. دقت کنید که یک سال را به انتخاب خودم، با کارهایی که دوست داشتم گذراندم و دفاع از پایان‌نامه‌ام را عقب انداختم.
بعد از دفاع، یک سال وقت داشتم تا خودم را به سازمانِ نظام‌وظیفه معرفی کنم.
و دوباره احتمالاً حدس می‌زنید که من چه کردم!
بله. چند ماه کار کردم. عینِ چی. خیلی زیاد. صبح تا شب. یک‌سره. بولدوزری.
تا ماشین بخرم :)

و ۲۰۶ سفیدِ دستِ دوم، مدل ۹۷، با ۱۴هزارتا کارکرد خریدم به قیمت ۱۸۰ میلیون تومن.
و آن زمان، عاشق هم بودم. معشوق (ـِـ اشتباهی) داشتم. و آن اولین ماشین، لذتی وصف‌ناشدنی داشت و سفرهای خیلی‌کوتاه با همان معشوق، طعمِ دیگری از زنده‌گی را به من چشاند.

البته اگر درست یادم باشد، حدود ۵ ماه بولدوزری کار کردم و بعدش به عشق‌وحال (!) گذشت و اردی‌بهشت‌ماهِ ۱۴۰۰، به پیشنهاد معشوق و مسیر، رفتم نظام‌وظیفه.
اعزامِ بنده شد: یکمِ تیرماه.

خردادماه رسید و از هشتمِ خرداد، ورق برایم برگشت و دنیا پشت کرد و همه‌چیز بهم ریخت و روزگار تیره‌وتار گشت…

شاید مقداری از دل‌نوشته‌هایم در آن برهه‌ها، در همین وبلاگ، نشان دهد که چه حال‌وروزی داشتم.

ولی گذشت…

بگذریم!

پس ۷ سال طول کشید تا پروندۀ دانشگاه را ببندم. ۸ ماه سربازی و طرح را عقب انداختم و بعدش سربازِ وظیفه شدم. در ارتش.

حالا ۲۱ ماه خدمت داشتم به عنوانِ دندان‌پزشکِ یک پادگانِ مزخرف! که خب، چون خانه‌ام قم بود، ۳ ماه کسر شده بود از ۲۴ ماهِ سربازیِ نامقدس.

دکتر مصطفی قائمی و دورۀ سربازی‌اش

یادم است ۱۴۰ کیلومتر راه داشتم از خانه تا پادگان. هر روز صبح ساعت ۵:۳۰ باید راه می‌افتادم تا ۷ صبح در دژبانی برایم تأخیر نزنند. و ساعت ۱۴ دوباره ۱۴۰ کیلومتر برمی‌گشتم تا جنازه‌ام در خانه‌ام بیفتد!

آخر هفته‌ها هم عینِ چی کار می‌کردم که پولی دستم برسد و از زندگی و تورم عقب نمانم!
چون پیشرفت که ناممکن بود؛ صرفاً می‌خواستم عقب نمانم.

پنج‌شنبه‌ها ساعت ۹ صبح بیمار داشتم، و یک‌سره بیمار می‌دیدم تا پایانِ شیفتِ شب کلینیک؛ یعنی صبحِ جمعه می‌رسیدم خانه.
و دوباره جمعه ساعت ۱۳ بیمار داشتم تا آخر شب.

برمی‌گشتم و می‌خوابیدم تا دوباره شنبه ۵:۳۰ صبح حرکت کنم و روز از نو و روزی از نو!

از دورۀ یک‌ماهۀ آموزشی سربازی هم نگفتم که گذشت و سخت هم گذشت.

باز هم بگذریم.

دورانِ بعد از طرح و سربازی

۲۱ ماه سربازی داشتم و ۱۷ روز اضافه‌خدمت خوردم. (چون اگر اذیتم می‌کردند کادری‌های نامحترم، من هم اذیت‌شان می‌کردم!)

و طرح و سربازی‌ام همزمان با هم تمام شدند.

و حالا، شده بودم یک دندان‌پزشکِ عمومی، که طرح و سربازی‌اش را رفته و هنوز پروانه ندارد. و چون مطب در آستانۀ راه‌اندازی بود، باید پروانه مطب را جور می‌کردم. مشورت گرفتم از بزرگان، و گفتند که بده‌بستان، طبق همه‌جای این سیستم معیوب، جواب است. و منی که هنوز امتیاز مطب‌زدن در قم را نداشتم، با مقداری تعهدِ خدمت در درمانگاهِ دولتیِ وابسته به دانشگاه، پروانۀ مطب را گرفتم. (بله. دوباره بیگاری.)

حالا امتیاز مطب چیست؟

این‌که بزرگانِ دندان‌پزشکی، چون دل‌شان نمی‌خواهد که پرکردنِ کیسه‌هایی که دوخته‌اند، به خاطر حضورِ دندان‌پزشک‌های جوان در شهرهای بزرگ به خطر بیفتد، بامبولی درآورده‌اند که هرکسی نتواند مطب‌ش را در شهرهایی که آن‌ها هستند بزند! و احتمالاً اسم‌ش را بین خودشان گذاشته‌اند: “لطف در حقّ محرومان”.
چطور؟
این‌طور که من اگر امتیاز مطب‌زدن در قم را نداشته باشم، باید در شهرهای دیگر (که امتیازی لازم ندارند و بالطبع شهرِ بزرگی نیستند) مطب بزنم یا در درمانگاه‌هایش کار کنم تا امتیازم جمع شود و بعدش بتوانم بیایم تهران.

مثال می‌زنم:
من که می‌خواستم در قم مطب بزنم. امتیازِ لازم برای مطب‌زدن در قم ۱۷۰تا بود. من چون حدود ۲ سال در اطراف تهران، سربازی رفته بودم و دندان‌پزشکی کرده بودم، حدود ۱۱۰ امتیاز داشتم. و چون ۶۰ امتیاز کم داشتم، نمی‌توانستم پروانۀ مطبِ شخصی در قم را بگیرم. و فقط می‌توانستم پروانۀ کار در درمانگاه‌های قم را بگیرم یا بروم در روستاهای اطراف قم مطب بزنم.
ولی تعهد دادم که در درمانگاهی دولتی کار کنم تا وقتی که امتیازم جمع بشود.

این‌ها را هم بد نیست بدانید:
هر سالی که من در قم کار کنم، ۷۰ امتیاز نصیبم می‌شود.
و امتیاز لازم برای مطب‌زدن در تهران، ۲۵۰ تا است.

بله.
دندان‌پزشکی هم مانند تمام شغل‌های دیگرِ این مملکت، به همان‌جایی می‌رود که همه می‌رویم. اگر تا الان نرفته باشد!

ولی الان، شاخصِ جمعیتی قم باز شده و من دیگر نیازی به بیگاری‌دادن در آن درمانگاهِ دولتی ندارم و مجبور نیستم با تعرفۀ پایین، با موادِ آشغالِ ایرانی بیمارها را (به اصطلاح) درمان کنم. آن هم در صورتی که هیچ چیزی برای حدود ۴ ماه کار، برایم واریز نشد از آن‌جا!

و هم‌اکنون، رسیدم به انتهای مسیری که برای یک دندان‌پزشک عمومی تعریف می‌شود.

نه این‌که جایی برای پیشرفت نباشد؛ که هست.

چه پیشرفتی؟

این‌که ملک را بخریم. اسکنر بخریم. درمان‌ها را پیشرفته‌تر کنم. دستگاهِ میلینگ بخریم. و علم و عملِ دندان‌پزشکی را در مطبِ خودمان، به حدّ کمال‌ش نزدیک کنیم.

و راهِ دیگر؛ خواندنِ تخصص در دندان‌پزشکی‌ست. که هیچ حال‌ش را ندارم. حداقل فعلاً.


این بود خلاصه‌ای از مسیرم برای دندان‌پزشک‌شدن، تا این‌جا.

و هم‌اکنون مطبِ ما، یعنی قاف‌دنتال‌کلینیک، در قم، تأسیس شده و خوشحال می‌شویم اگر درمان دهان و دندان‌های‌تان را به ما بسپارید :)

قم – بلوار عطاران – بعد از چهارراه اول – پلاک ۱۴۳.

تلفن: ۳۳۵۵۱۹۹۰ (۰۲۵)

موبایل: ۰۹۰۰۵۵۵۱۹۹۰


گود لاک مای فرندز :)

دیدگاه ها

  1. جمال موسوی

    مطلبتون عالی بود
    ضمن سفر همراه شما ، برخی سوالات منم پاسخ داده شد .
    سپاس گذارم ،

  2. Azar

    جالب بود خوندن مطالبی که اینجا نوشتید امیدوارم موفق باشید و انقدر پیشرفت کنید تا یه روزی شاهد مطب زدن شما در تهران باشم.🌹
    مطب شما اومدم و بسیار از درمانم راضیم ازتون ممنونم🌹

  3. رهگذر

    زنده‌گی!؟ کاش بیش از حد رعایت کردن نیم‌فاصله را مد نکنیم که از آن سمت بوم می‌افتیم. درست همانند این متن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *