میدونی؟ گاهی دلم تنگ میشه. دلم تنگِ روزهای قدیمم میشه. اون روزهای قبل از ۸ خرداد ۱۴۰۰. اون روزهایی که مصطفی، کلهخرتر از همیشه بود. اون روزهایی که مصطفی با تمام قوا داشت میرفت جلو. مصطفی امیدوارتر از همیشه بود. مصطفی فقط رسیدن و تونستن رو میخواست جز اینها چیزی بلد نبود. اگر نمیتونست و …
آرشیو ماهانه: شهریور ۱۴۰۲
وقتی خودت و دلت رو میسپری به مسیر، دیگه خیلی از چیزهایی که اتفاق میافتن، میبینی، حس میکنیشون و لمس، دستِ تو نیستن و مسیر اونها رو گذاشته جلوی روت. نه اینکه بگم اختیار از دستت رفته و همهچی شده بر پایۀ جبر. نه. هنوز هم مختاری. هنوز هم میتونی توی دو راهیها انتخاب کنی …
بعد از اینهمه مدت بالاوپایین و بدبختی و سربهسنگخوردنهای فراوان و شنیدن نصیحتهای مزخرف از اهل و نااهل، میخوام یکم بنویسم از اونچیزی که حس میکنم اگه نمیتونستم توی خودم تقویتش کنم، یه آدمِ دوستنداشتنیِ بدونِ اعتماد به نفسِ داغون بودم. اون هم چیزی نیست جز: کلهخری! حالا اگه دوست داری باادبترش رو بهکار ببری، …