مصطفی قائمی

مصطفی هستم. دندان‌پزشک و عاشق فناوری!

غم نامبارک من

آیندۀ ترسناک

می‌دونی؟ گاهی دلم تنگ می‌شه. دلم تنگِ روزهای قدیم‌م می‌شه. اون روزهای قبل از ۸ خرداد ۱۴۰۰. اون روزهایی که مصطفی، کله‌خرتر از همیشه بود. اون روزهایی که مصطفی با تمام قوا داشت می‌رفت جلو. مصطفی امیدوارتر از همیشه بود. مصطفی فقط رسیدن و تونستن رو می‌خواست جز این‌ها چیزی بلد نبود. اگر نمی‌تونست و …

سفری به مثابۀ شروعی نو

پایان سفر | جهادی امام رضا

وقتی خودت و دلت رو می‌سپری به مسیر، دیگه خیلی از چیزهایی که اتفاق می‌افتن، می‌بینی، حس می‌کنی‌شون و لمس، دستِ تو نیستن و مسیر اون‌ها رو گذاشته جلوی روت. نه این‌که بگم اختیار از دستت رفته و همه‌چی شده بر پایۀ جبر. نه. هنوز هم مختاری. هنوز هم می‌تونی توی دو راهی‌ها انتخاب کنی …

در ستایش کله‌خری

دکتر مصطفی قائمی | کلینیک دندان‌پزشکی قاف

بعد از این‌همه مدت بالاوپایین و بدبختی و سربه‌سنگ‌خوردن‌های فراوان و شنیدن نصیحت‌های مزخرف از اهل و نااهل، می‌خوام یکم بنویسم از اون‌چیزی که حس می‌کنم اگه نمی‌تونستم توی خودم تقویت‌ش کنم، یه آدمِ دوست‌نداشتنیِ بدونِ اعتماد به نفسِ داغون بودم. اون هم چیزی نیست جز: کله‌خری! حالا اگه دوست داری باادب‌ترش رو به‌کار ببری، …

به مناسبت تولدم

تولد

می‌دونی؟! هیچ‌وقت دیگه تولدهام جذاب نیستن برام. چندوقتی می‌شه این‌طوری شدم. شروع‌ش از روزهایی بود که با دیدگاه‌های آقامعلم در مورد تولد آشنا شدم و دیدم خیلی هم اتفاق مهمی رخ نداده و به قول خودش: هر بار که دنیای جدیدی را می‌بینیم و ایده‌‌های جدیدی در ذهنمان متولد می‌شود. هر بار که احساس زیبایی …

هزینه‌ها

کلینیک دندان‌پزشکی قاف

این‌روزها اون‌قدر شلوغ شدم که اصلاً مثل قبل وقت واسه هیچی نیست. فقط کار و کار و کار. البته نه این‌که این‌وسط اهمال‌کاری و اتلاف وقت نداشته باشم. دارم. خوب هم دارم. ولی دغدغه‌هام از روی جبر خلاصه شده در کار. و نمی‌تونم کار خاص دیگه‌ای بکنم. اگر هم بکنم، حین انجام هر کاری، غیر …

و آدمی هیچ‌وقت قانع نیست.

دکتر عرفان وکیلی - مهندس مهدی خادمیان - مهندس رضا عبدلی

می‌گفت به‌جاش دوست‌های خوبی داری… که خب آره. خیلی زیاد دوست‌های خیلی زیاد خوب دارم. هر کدوم‌شون به یک نوعی کمک‌حالم هستن. و این برام خیلی ارزشمنده. خیلی زیاد. و نمی‌دونم اصلاً چطوری یک روز باید این لطف‌هاشون رو جبران کنم. ولی خودت که می‌دونی؛ آدمی به هیچی فانع نیست. به هیچی. هرچی هم که …

برای کنکوری‌های عزیزم | در باب بی‌ارزشی دنیا | کنکور ۱۴۰۲

لاهیجان

اومدم مطب و نشستم تا بغضِ مرگ‌باری رو که گلوم رو ول نمی‌کرد، خالی کنم توی وبلاگم. دیدم یک دوست به نام مه‌دخت، نوشته که: “اقا مصطفی بیا دوباره یه چند خط برامون بنویس دلمون گرم شه …. بیا اقا مصطقی ۶ روز به کنکوره یه چیزی بگو از این حال خراب در بیایم خودتم …

اون که دیوونه‌م کرد، لایق جنون نبود…

سلام. بعد از چندین ماه دوری اومدم بنویسم. و طبق معمول باید بگم که مدت‌هاست دوست دارم بنویسم و هی نشده. حتی چندباری نوشتم و منتشرش نکردم. ولی ابن‌بار فرق داره! چند نفر از دوستانم گفتن بنویسم و از همین‌جا قول می‌دم بنویسم و منتشرش کنم. ولی این پست، پستی نیست که خوشایند باشه. پستی‌ست …

کمی نوشتن با بغض

کافه فیروزه قم

و بغض؛ آن محرکی که من را کشانده به این‌جا تا بنویسم. به کجا؟ به فیروزه. به همان کافه‌ای که خاطره‌های زیادی از آن دارم. کافه‌ای که گارسون‌بودن را نیز به من چشاند و روزهای معدودی سفارش گرفتم و جارو زدم و ظرف شستم. کافه‌ای که برای دوره‌ای دیگر برایم سیاه‌وسفید شده بود. اما حالا …

کمی نقطۀ عطف!

دکتر مصطفی قائمی | دندان‌پزشک

نوشتن همیشه برایم جذاب بوده، همیشه دوست‌ش داشته‌ام و همیشه هم برایم سبب خیر شده. و حالا که در این روزها اتفاق‌های جالبی در حال افتادن هستند و از بعضی‌های‌شان احتمالاً سال‌ها بعد به عنوان نقطۀ عطف یاد خواهم کرد، باید بیشتر بنویسم و بیشتر ثبت‌شان کنم تا بدانم از کجا شروع کرده‌ام… در پست …