دنبال‌کردن رؤیاها برایت هزینه دارد…

رؤیاها

آری. دنبال‌کردن رؤیاها برایت هزینه دارد؛ هزینه‌هایی بس سنگین. اسمش زیباست: رؤیاها و دنبال‌کردن. اما برایت هزینه‌های سنگینی خواهد داشت. فکر نکن که عزمت را جزم می‌کنی برای رسیدن به خواسته‌هایت و مسیر به تو می‌گوید: بفررررما! نه. از این خبرها نیست که نیست.

دردها خواهی کشید. از کسانی درد به سمتت شعله‌ور می‌شود که فکرش را هم نمی‌کنی. یعنی فکرش را هم نمی‌کردی! یعنی کسی فکرش را نمی‌کند! جوری درد خواهی کشید که هنگامِ خوردنِ ضرباتِ مهلک، دوست داری این هستی دکمۀ Undoیی داشت و می‌زدی‌اش و بودنت نیست می‌شد؛ آن‌چنان که نبودی. گزینۀ Delete را البته نمی‌پسندی. دستورِ دیلیت زمانی که انجام می‌شود، روی سکتورهای هارد جایت را باقی می‌گذارد، اما آندو، بر می‌گرداند به قبل، آن‌چنان که چیزی نبوده. ردّی به جای نمی‌ماند. و این آن چیزی‌ست که امکانش وجود ندارد!

باید تحمل کنی. باید بسوزی و بسازی. باید آن‌قدر قوی شوی که این ضربات زمینت نزنند. باید آن‌قدر ضربه خورده باشی تا قوی شده باشی.
این قوی‌شدن، نتیجۀ همان دردهاست.

آری. روزی می‌رسد که بر قلۀ سختی‌هایت می‌ایستی و می‌بینی که دیگر چیزی نیست که متوقفت کند.
نه این‌که ضربه‌ای نباشد،
که هست.
همیشه هست…

اما تو آن‌قدر ایمانت قوی شده که دیگر از حرکت بازنمی‌ایستی.

آن روز خواهد آمد.
روزی که در آغوش آرامش، دمی آسوده باشی… در آغوشی امن… بدون ترس.
خوشحال و آرام :)

و من آن روز را به تو نوید می‌دهم.
تویی که اگر همین فرمان را به جلو بروی آن روز نصیبت خواهد شد.
ولی امان از وقتی که پایت بلغزد…
امان.

خوب باش و درست به جلو برو.
خوب بمان.

البته این را هم به تو گوش‌زد کنم که ضربات، هر بار محکم‌تر خواهد بود.
انتظار نداشته باش حالا که خونین و مالین به این‌جای کوه رسیدی، ضربه‌های بعدی با ترحم به سمتت بیایند.
نه.

زندگی این چیزها سرش نمی‌شود.

ولی تو می‌دانی که باید قوی‌تر شوی.
پس بشو.

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم | سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور

روی قله می‌بینمت :)

دیدگاه ها

  1. سحر دربندی

    سلام دکتر چقدر خوب که بعد از مدتی شروع به نوشتن کردید….وچقدر خوب که مثبت می نویسید…..به نظر من قله ای وجود نداره چون با فتح هر قله قله ی جدیدی رو میبینی که باید اونو فتح کنی و باز هم قله های جدید تر اما اون چیزی که مهمه به قول شما متوقف نشدن و ادامه دادنه………اما سخت تر از همه ی سختی های مسیر لحظه ایه که به قله می رسی و می بینی که اون جایی نیست که فکرشو می کردی ……..اون چیزی نیست که برای رسیدن بهش لحظه شماری می کردی…..و اما باز هم باید ادامه بدی چون چاره ای نداری………اینجاست که تنها امید می تونه بهت کمک کنه …………..امیدوارم در تک تک لحظات زندگیتون امید همسفرتون باشه……

    1. نویسنده
      پست
  2. محمد

    سلام
    امیدوارم دلیل این دست به قلم شدنت سختی نباشد.
    درسته سختی بخشی از مسیر و پروسه هست
    ولی بعضی وقت ها ناعادلانه هست (معتقدم نا برابری از ویژگی های حیات هست ولی بی عدالتی نه!!).
    راستش برای ادامه نوشته بغض کردم ولی یه لبخندی هم هست‌‌
    هنوز این احساسات رو درک نمی کنم.

    1. نویسنده
      پست
  3. نسیم

    مدت ها بود که به اینجا سر نزده بودم ولی امروز برای من این متن همه حرف هاش و کلمه هاش اشنا بود منی که نتونستم سال اول کنکور رو پشت سر بذار و همه چی رو از نو ساختم ودارم می سازم .

    1. نویسنده
      پست
  4. ربیعی

    همیشه همین طور نمی ماند…
    یک روز که تصورش را هم نمیکنی
    جایی که در خواب هم ندیده ای
    لحظه ای که به هیچ چیز فکر نمیکنی
    و تازه رها شده ای از بند آرزو
    از جانب پروردگار دریافت خواهی کرد
    چیزی فراتر از آنچه در طلبش بودی…
    چیزی ارزشمندتر
    مطمئن باش در چنین روزی خوشحال تر خواهی بود.

    1. نویسنده
      پست
  5. فاطمه فتاحی

    ولی امان از وقتی که پایت بلغزد…

    البته که همین سختی هان که باعث میشن شیرینی رسیدن به خواسته ها و رویاها چند برابر بشن دیگه :)

    ایشالا که همه مون برسیم به اون قله هه.

    {ولی چه خوب شد که دوباره اینجا شروع به نوشتن کردین :)| همچنان منتظر نوشته های بیشترتون هستیم :)}
    به امید رستگاری…

    1. نویسنده
      پست
  6. مریم گلی

    لطفاااا بنویسید دوباره و نوشتن رو رها نکنید. گاهی وقتا برای جمع و جور کردن تفکرات و تصمیمات، نوشتن راه خوبیه…

    1. نویسنده
      پست
  7. زینب

    چه قدرررر انرژی گرفتم از متن زیباتون😃
    عالی بود. ان شاالله همه بتونیم از این مسیرهایی که نیاز به پشتکار و دووم آوردن داره، سربلند بیرون بیاییم ⁦🤲🏻⁩

    1. نویسنده
      پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *