هان؟ از چه دلتنگ شدی؟
دلخوشیها کم نیست…
میدانم که دوست نداری با دلخوشیهای کوچک خودت را امیدوار نگه داری.
میدانم که کمالگراییات اجازۀ دلبستن به خیلی از امیدواریها را نمیدهد.
ولی تو بدان.
آهای تو!
بدان که گاه در مسیر زندگی باید با همین خُردهشادیها دلت را خوش کنی و مسیر را پی بگیری.
باید همان چوبِ نصفهونیمهات را آنقَدَر اینور و آنور بکوبی تا در این مسیرِ مهگرفتۀ پر از چاه، سنگ بعدی را بیابی تا پایت را رویش بگذاری.
وظیفۀ تو ادامهدادن است؛ در مسیری که میدانی درست است.
در مسیری که به آن یقین داری.
در جایی خواندم:
خدا هم با یقینیات ما کار دارد.
پس علاوه بر اینکه قویّاً در تلاشی تا همیشه در بهترین مسیر باشی، و همیشه آمادهای تا اگر مسیر فعلیات غلط است یا نیاز به اصلاح دارد، آن را تغییر دهی،
فعلاً که مسیر بهتری نیافتهای و به تغییر احساس نیاز نمیکنی،
محکم قدم بردار.
آری…
و آن امام اولمان چه زیبا میگوید که: اگر به آنچه میخواستی نرسیدی، از آنچه هستی نگران نباش.
سهراب هم که میگفت:
زندگی یعنی: یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی؟
دلخوشیها کم نیست: مثلاً این خورشید،
کودک پسفردا،
کفتر آن هفته.…
تازه!
از اشک هم نترس.
گاهی در تنهاییهایت باید اشکها بریزی.
باید غم را تجربه کنی.
که بیاموزی خیلی چیزها را.
و بعد بهتر و عمیقتر قهقهه خواهی زد…
و باز یاد این نکته افتادم که: اشک رحمت است…
از روزی بترس که نتوانی گریه کنی.
و امیدوار بمان.
مسیر درست، بس طولانی و خطرناک است.
مرد باش و پای پیمانی که بستی بمان.
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهانسوزی نه خامی بیغمی
دیدگاه ها
و از تو ای خدا درخواست دارم آن حاجتم را، که اگر آن را عطا کنی دیگر از هرچه محرومم کنی زیان ندارم و اگر آن حاجتم روا نسازی دیگر هرچه عطا کنی نفعی به حالم ندارد!!! ( قسمتی از دعای حضرت امام حسین علیه السلام در روز عرفه)
پست
زیباست…
و بعدش میگه: “و آن حاجتم این است که از دوزخ، رهاییام بخشی.“
اسمی از سهراب سپهری آوردید ، یاد این 👇 افتادم:
کجاست جای رسیدن
و پهن کردن یک فرش
و بی خیال نشستن!!!
ای کاش یه روزی بیاد که انقدر لازم نباشه بدویم ، زمین بخوریم و….
حداقل یه روز فقط یه روز بیخیال بتونیم بشینیم و آرامش رو به قلبمون هدیه کنیم!
به قول خودتون: یه روز خوب میاد…:)
پست
اون روز خوب رو میتونیم از همین الان شروعش کنیم :)
آرامش رو در درونمون باید بیابیم.
هیچجا نیست، جز درونمون.
ممنون بابت قطعهشعر عالی :)
استفاده کردیم واقعا
تشکر
پست
خیلی خوشحالم میکنید با کامنتهای قشنگتون.
ممنونم :)
ما مشاورمون در طول یک سال تمام تلاششو کرد تا اینو به من و بقیه بفهمونه،دلخوشی ها و موفقیت های کوچیک،اجر های رسیدن به هدف ها تن،و یکی از همون روش های برنامه ریزی ذهن ناهشیار….میدونین چیه؛اینقدر میایم دلخوشیها و غصه هامو نو مقایسه میکنیم،که دیگه هیچ کدوم اون مزه و تاثیرشو ندارن…درست،منم قبول دارم مقایسه سختی های زندگی خودمون با دیگران باعث میشه تحمل راحت تر بشه،ولی من میگم اینم اشتباهه چون وقتی درد خودت برا خودت بی معنی بشه،و قدرت بروز احساست رو نسبت به اون اتفاق بد رو از دست بدی،دیگه از اون لحظه به بعد دیگه هیچی دیگه معنی نداره….
و این آیه که میگه:«*ایمان بیاورید تا به شما داده شود*» به قول یکی از دوستا:-) این توش خیلیییییییییی حرفه عااااااا!!!!…جمله ایه که من هر روز چند بار به خودم میگم و جاهای مختلف مینویسم،فلسفه ایه واس خودش
هر کی به چیزی رسید پای ایمان به هدف و عشقش بوده،…والسلام
پست
سلام
به نکات جالبی اشاره کردید.
ممنونم.
تو ذهنم میمونه و به جاش به کار میبرمش.
ممنون :)