باید که یک روز صبح، قطعاً و جداً، جدار سخت و سیمانی روحم را بتراشم، بیرحمانه و با یکدندگی، و بار دیگر -و شاید برای نخستینبار- روحی بسازم به نرمیِ پَرِ کاکاییهای دریای شمال، به نرمیِ روحِ یک کودک گیلک، به نرمیِ مهِ ملایمِ جنگلهای مازندران، به نرمیِ نسیمِ دشتهایِ پهناورِ ترکمنصحرا، و به نرمیِ …
مشغول خواندن کتاب «چهل نامۀ کوتاه به همسرم» از نادر ابراهیمیام. درس زندگی رو در قالب نامههای کوتاه داره یادمون میده. تا الان که به نامۀ ۲۹ رسیدم، کلی نکتۀ زیبا برای زندگی بهتر رو یاد گرفتم. شاید قبلاً هم بعضی از اونها رو میدونستم ولی وقتی در قالب یک متن ادبی با کلماتِ تأثیرگذار …