من امید را میبینم. حتی در تاریکترین کورهراهها. حتی در سختترین مصائب. حتی در سیاهیها. من امید را میبینم حتی وقتی اتفاقهایی میافتند که روح من خبری از آنها ندارد. من امید را میبینم حتی وقتی میگویی شر مرسان. من امید را میبینم حتی وقتی در غم فرورفتهام. من امید را میبینم حتی وقتی میگوید …
شاید این اولین ۲۵مردادی نباشد که با اشک سپری میشود. شاید این اولین ۲۵مردادی نباشد که دستانم، با یادت، رمق از وجودشان میپرد. شاید این اولین ۲۵مردادی نباشد که غمی سنگین و سیاه، گویی غمی که ریشه در ازل دارد، در من، روبهرویم نشسته. شاید این اولین ۲۵مردادی نباشد که دور از همه، از تو، …
به خودم آمدم و دیدم که سالهاست در انتظارِ زندگی زندگی میکنم. زندگیِ اول و زندگیِ دوم، شبیه آسمان و زمین است. آسمانی دور، و زمینی تاریک. روزها بیدار میشوم و از شروعش پیداست که حتی شب نیز آرام نگذشته است؛ TMD خبرش را میدهد. در ادامه، نقاطِ مهمِ روز را از سرم میگذرانم و …
و امان از زمستانهایی که تابستان به سراغ آدم میآیند… شاعرِ زمستان، مهدی اخوان ثالث (م. امید) هست. و خواننده هم شجریان.
گاهی نفَست تندتر میشود، تپش قلبت شدید و شدیدتر. بغضِ ریزی نیز ممکن است همراهیات کند. و چنانچه خوب استقبال کنی، اشک نیز مهمانت خواهد شد. تو میمانی و تو :) نه راه پیش داری، نه راه پس. در میانۀ راهی بس دشوار گیر افتادهای و راه نجاتی نمیبینی! انگار در آن جادهای که در …
این خواننده رو مدتهاست که دوست دارم. و اخیراً چندتا از آهنگهاش رو زیاد گوش میدم. مخصوصاً همین ترکش.