دانشگاه ما امسال با عوض شدن مسئولینش شرایط خوبی رو داره پیدا می کنه و وضعش داره بهتر میشه خداروشکر.
خودت باش. خودت را رها کن تا باشد هر آنچه که میخواهد. بستهایاَش که چه!؟ برای کِه؟ مگر قرار است باز هم این لحظات را تجربه کنی؟ مگر باز هم قرار است زندگی کنی؟ مگر این روزها برخواهند گشت؟ در چه حالی؟ منتظر کدامین روز ماندهای که اینگونه روزهایت را برای به پایان رسیدنشان سرمیکنی؟ …
دیشب که با او صحبت کردم، میخواستم زار بزنم. وقتی تعریف میکرد، سرم را پایین انداخته بودم و میخواستم بگیم بس کن. کافیست. ولی دوست داشتم خودش را خالی کند. میدانی!؟ مرد است دیگر. دوست ندارد گریه کند. نه او و نه من. نگاهش که میکردی، انگار با سنگدلیِ تمام دارد تعریف میکند. ولی که …
همیشه که حالِ آدم خوب نیست! گاهی میشود که چیزی جز گلایه نداری که بنویسی. ساعتهاست ذهنم مشغول این است که امروز چه بنویسم. ولی هر چه را شروع کردم، هر چه به ذهنم رسید، همه پرپر شدند. میدانی؟! گاهی باید در تنهایی خودت بنویسی. جایی که هیچکس نیاید و نخواندت. جایی که خودت بدانی …