میشنود؛ خوب هم میشنود. آگاه است؛ خیلی خوب. به حالِ همۀ مخلوقاتش آگاه است. حتی آگاه از آنچه در ناخودآگاهمان است. با خوشیهای خوبمان خوشحال میشود و با ناراحتیهایمان ناراحت. چه اینکه گفتهاند از رگ گردن به ما نزدیکتر است و میزانِ محبتش دریاییست که محبتِ مادر در برابرش قطرهای…
آرشیو ماهانه: اردیبهشت ۱۳۹۹
داشتم با رفیقم صحبت میکردم و میگفتم انگیزهام رو از دست میدم و متوقف میشم هی. حس میکنم نباید مسیرم این نوع سختیها رو بچشونه بهم. نمیتونم تحمل کنم بعضی سختیهای مسیرم رو. رنجهایی که فقط مربوط به من نمیشن امانم رو میبُرَن. یکم فکر کرد و کمی حرف زدیم تا رسید به این نکته …
دوام خواهی آورد!؟ هزینههای مسیرت کولهبارت را نخواهند شکست؟ لِه نمیشوی؟ خسته چطور؟ آواره؟ گم؟ بدبخت؟ نابود؟ تنها؟ زخمی؟ خونین؟ داغون؟ متوقف؟ نمیشوی؟ بعید میدانم. تکتکِ رنجهای دنیا را تجربه خواهی کرد اگر واقعاً تصمیم بگیری زندگی کنی. اگر بخواهی درست زندگی کنی، یعنی میخواهی در دنیایی که از آب بینیِ بز ماده هم پستتر …
آری. دنبالکردن رؤیاها برایت هزینه دارد؛ هزینههایی بس سنگین. اسمش زیباست: رؤیاها و دنبالکردن. اما برایت هزینههای سنگینی خواهد داشت. فکر نکن که عزمت را جزم میکنی برای رسیدن به خواستههایت و مسیر به تو میگوید: بفررررما! نه. از این خبرها نیست که نیست. دردها خواهی کشید. از کسانی درد به سمتت شعلهور میشود که …
مدتهاست که در اینجا ننوشتهام. در صفحۀ اول منظورم است. اما بارها در لابهلای مطالبِ قدیمِ این خانۀ کوچکم نوشتهام و رهایشان کردهام تا شاید روزی نشانِ فرزندانم بدهمشان و بگویم و تعریف کنم برایشان از روزهایی که بر من گذشته؛ چه خوب و چه ناخوب! حالا، در تنهاییِ ساعت ۳:۵۹ دقیقۀ بامدادِ سومِ اردیبهشتِ …