امروز را مینویسم… امروز از دو جنبه برایم جزء بهترین روزهایم شد. جنبۀ اول از چند روز پیش میدانستم که دوشنبه روز سختی خواهد بود. ارائۀ درس ارتودنسی. ارتو تنها درسیست که علاوه بر اهمیت کم آن در کار بالینی برای یک دندانپزشکِ عمومی – به دلیل پیچیدهبودن درمانهای ارتودنسی که در نهایت بیمار به …
آرشیو ماهانه: آذر ۱۳۹۷
بعضی صحنهها هستند که نه عکسی از آنها داریم، نه کسی شاهد آن بوده و نه در جایی ثبتشان کردهایم. شبیه همین لحظهها، احساسهایی هستند که جز ما کسی تجربهشان نکرده و تجربه نخواهد کرد؛ و اینها هم در جایی ثبت نخواهند شد. از آنجایی که ما، این موجودات فانیِ متوهم، میل به جاودانگی داریم، …
از هم دور شدهایم. دیگر حرف نمیزنیم. دیگر مثل قبل هم را دوست نداریم. وقت نمیگذاریم برای هم. نمیخواهیم بشنویم. کمحوصله شدهایم. دیگر برایمان مهم نیست طرف مقابلمان چه میگوید. حتی اگر هم حرف بزنیم، شنوندۀ خوبی نیستیم؛ فقط دوست داریم وقتی حرفمان تمام شد، چَشم بشنویم. دیگری نباید خلاف حرف ما حرفی بزند. اصلاً …
نوشتن را دوست دارم. خواندن را نیز هم. ولی تا الان هیچکدامشان را نتوانستهام درستوحسابی پِی بگیرم.خواندهام؛ نه زیاد، بلکه در حدّ وسعم، و از هر دری سخنی! عمیق نشدهام. شاید به این خاطر که نیافتهام آن جایی را که ارزش عمیقشدن داشته باشد. البته حدسهایی زدهام و دنبال بعضی موضوعها را گرفتهام و دربارهشان …
سه هفته گذشته از آخرین پستم. با مقدار کمی انگیزه تونستم چندتا کامنت آخر اینجا رو جواب بدم. به ایمیلم هم که سر زدم، دیدم چند نفری پیام دادن و یادی از من کردن که بیشترشون کمک میخواستن در مورد کنکور و دندونپزشکی؛ که متأسفانه به این زودیها حوصلۀ جوابدادن بهشون رو نخواهم داشت احتمالاً. …