این مطلب به نوعی ثبت خاطره است و دوست دارم تا از یادم نرفته، این هفته را بنویسم و داشته باشمش. شاید بعدها با خواندنش خوشحالتر شوم :) امروز، شنبه. از مرکز رشد دانشگاه گفته بودند که ساعت ۹، کلاسی با موضوع مسابقهای که در راه است برگزار خواهد شد. مسابقه فرداست، یعنی یکشنبه. شالوکلاه …
آرشیو ماهانه: آبان ۱۳۹۷
میگویند هنگام بارش باران، دعا را غنیمت بشماریم… باران رحمت است… در اتاقم در حال وبگردی بودم که صدای نمنمِ باران را شنیدم. دلم خواست که بروم و زیر بارانِ رحمتش خیس شوم. نیاز داشتم به بارانش. نیاز داشتم به مهربانیاش. نیاز داشتم کنار خودم حسش کنم. رفتم روی تراس. آسمان را نگاه کردم. باران …
در حال آمادهکردن ارائۀ فردا برای درس ارتودنسی بودم که میل و اشتیاقم به نوشتن از ادامهاش بازم داشت. البته این نکته هم هست که تقریباً هیچ قرابتی با این قسمت از دندانپزشکی حس نمیکنم که این خود میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد: شاید اساتید این درس، شاید نداشتن کِیس درمانی و شاید دلایلی دیگر …
هوا شدیداً خوب است. دیشب بارانی شدید بارید و لذت وصفناشدنیای را چشاند و این لذت تا صبح امروز هم همراهی میکند :) ابرها، با لایۀ نازکی روی بوم آسمان پخش شدهاند و گویی نقاشش قلممویش را از سمتی به سمت دیگر، عاشقانه، حرکت داده و گاهی در بین کار، به فکر فرو رفته و …