خیلی دوست دارم بنویسم… ولی انقدر فکر تو سرم هست نمی دونم کدومشو بیارم رو کیبورد! ولی می نویسم… بعد از اون گفتگو، وضعیت جالبی پیدا کردم تقریبا و این جذابیت داره بیشتر می شه برام! هیجان و ناراحتی هم داره البته. بعد از اون گفتگو خیلی بیشتر به خودم، تصمیم هام، رفتارهام، عکس العمل …
آرشیو ماهانه: خرداد ۱۳۹۶
امروز یکی از دوستان در مورد مشکلی که براش پیش اومده بود کمی برام توضیح داد و فکر کرد شاید بتونم بهش مشورت بدم. کمی عجله داشت. داشت می رفت بیرون که بهم گفت: «بعداً با هم صحبت می کنیم… می دونی چیه؟! من یکم ثبوت شخصیت ندارم… خداحافظ.» و همین که داشت می رفت …
پیرو صحبت های امروزم با یکی از دوستان و خوندن یکم از کتاب استیو جابز از آیزاکسون، و کمی فکر… دیدم خیلی وقته که یه ایدۀ خوب و کاربردی رو در ذهنم دارم. ولی خیلی وقته که کاری براش نکردم! قبلاً هم مختصری واسش وقت گذاشته بودم؛ که خلاصه میشه در خرید یک دامنه و …
باز هم یادش میفتم. یاد اون مطلب محمدرضا در مورد ابهام. توقف رو در وجودم حس می کنم. ولی اصلا حس خوبی ندارم. می دونم که چندتا چیز سر جاشون نیستن. چندتا تغییر اساسی لازمه. ولی امان از ابهام. و شاید تنبلی و شاید هر چیز دیگه!!! اینجای مطلبش تو ذهنمه. بعد از چهار بار …
گذشته از تنبلی و هر وضعیت دیگهای که مانع از این میشه که بشینم و برنامه ریزی کنم، اینه که انقدر ابهام در وضعیتم هست که هر قدمی که به جلو می خوام برم، حواسم پرت میشه! این حواس پرتی هم به خاطر ابهامه. این کمبود تمرکز رو هم که به لطف اینترنت دارم بیشتر …
همین. فقط یکم صبر کن. چرا انقدر عجله داری؟! کجا می خوای بری مگه؟ چیکار داری می کنی؟ همون اتفاقی که توی این پست گفتم بهت میفته و تو تازه می فهمی که باید وایسی و صبر کنی و فکر کنی… الان برات افتاده. پس خوب فکر کن. تا الان کم فکر کردی. ولی حداقل به …
سلام نمیدونم از کجا شروع کنم. ولی می نویسم. شناختن اولویت ها در زندگی، به نظرم، یکی از مهم ترین عوامل رضایت از زندگی و ثمربخش شدن اونه. گاهی یکسری اتفاق ها میفتن که تلنگری میشن برامون تا بگن این راهی که داری با این همه سرعت میری به ترکستان است!!! گاهی باید صبر کرد. …