استاد عزیزم، محمدرضا شعبانعلی، میگه که یادگیری درد داره.
این درد رو من در چند سال اخیر دارم کمی حس می کنم.
خیلی از عادت هام رو سعی کردم تغییر بدم. خیلی کارها رو که اشتباه انجام می دادم دارم در راستای درست انجام دادنشون تلاش می کنم.
که همۀ اینها به دلیل یادگرفتن های جدیده.
گاهی این یادگیری ها خیلی درد داره.
یادگیری اخیرم، باعث شد اشکم دربیاد. البته اشک و بغض لذت بخشی بود.
هر چی بیشتر به سمت تغییر طرز فکرم می رفتم حس بهتری داشتم…
طرز فکری که باهاش حدود ۸ سال زندگی کرده بودم…
بعد از چند وقت فکر، دیدم که در اشتباه بودم. و اون لحظۀ تصمیم گیری، خیلی خوب بود. اشک لذت بخشی داشت!
از خدا بسیار ممنونم.
و دعای “اللهم اَخرجنا من الظلمات الوهم” که اول دعای مطالعه هستش رو بسیار توصیه میکنم (عمدا فعل اول رو به صورت جمع آوردم) و همچنین “اِهدنا الصراط المستقیم” رو.
دیدگاه ها
بسیارعالی بود… یاد روزهایی از گذشته خودم افتادم که خداخواست بفهمم خیلی چیزا رو نفهمیده بودم، خیلی چیزیایی که همه داراییم بودن! و همینم شد شروعی برای تغییرکردنم، شروعی که هم درد داشت و هم اشک و شایدهم یه کم ترس.. ولی بزرگترین لطف خدا بهم بود… شیرین ترین و مبارک ترین روزهای عمرم… و شروعی برای حرکت تو این مسیر به لطف خدا که تا بی نهایت جاداره.
عذرخواهی میکنم اگه کمی مبهم نوشتم.
نوشته هاتون منو یاد الهی نامه حضرت علامه انداخت و باعث شد دوباره یه سری بهش بزنم، چندتا از مناجات هاشون رو براتون میذارم.
إلهی… شکرت که فهمیدم که نفهمیدم.
إلهی… گریه زبان کودک بی زبان است، آنچه خواهد از گریه تحصیل می کند. از کودکی راهِ کسب را به ما یاد داده ای، قابل کاهل را از کامل مکمّل چه حاصل؟
الهی… درد محبت تو بلاست و بلا از دوست عطاست و از عطا نالیدن خطاست.
الهی… همنشین از همنشین رنگ می گیرد. خوشا آنکه با تو همنشین است! -سِبقه الله و مَن أحسن من الله سبقه-
إلهی… در راهم و به همراه درد و آهم، آهم ده و راهم ده!
إلهی… ذلّت و لذّت، قریب هم بلکه قرین همند، که ان مع العسریسرا- راهرو در رنج تن گنج توان یابد و دراین بار گران، بارگران.
إلهی… دردمند دل آگاهت پنهانی و دزدکی می گرید تا نامحرمان به حرم خانۀ سرّش دست نیابند، و آشکارا لبخند دارد تا نا بخردان دیوانه اش نخوانند.
پست
ممنون از شما. و بسیار ممنون بابت نوشتن بخشی از الهی نامه.
خوشحالم که وقت گذاشتید و متن رو خوندید.
ولی باز هم ترس از این دارم که نکنه یه موقع اشتباه برم.
نکنه این دردها باعث غرور من بشن.
نکنه…
التماس دعا.
بنده از آیت الله بهجت عزیز اینطور یادگرفتم که “هرچقدر میدونیم به هرمقدار که میتونیم(لایکلف الله…) عمل کنیم، بقیه راه رو برامون بازمیکنن. هرجاهم نمیدونستیم صبرواحتیاط کنیم تا برامون روشن بشه.” (نقل به مضمون) ینی بیش ازاین تکلیفی نداریم: توجه و مراقبت لحظه به لحظه و البته توبه و برگشت توأمان هروقت لازم بود… و بازهم البته! بدون سخت گیری های بیجا.
ایشون فرمودن “رشتۀ کارها در طاعت و معصیت بههمپیوسته است. اگر در طاعت، گام اول برداشته شود، بهدنبال آن توفیق برداشتنِ گام بعدیِ طاعت به انسان دست میدهد…” یعنی اون قدرهام که قبل ازاینکه حرکتمون رو شروع کنیم یه چیزایی برامون سخت جلوه میکنه و دغدغه ها و ترس هایی برامون ایجادمیشه، تصوراتمون درست نیست! راه رفته ها میگن که اصلااینطورنیست و اصلا چیزی جز لذت و بهجت نیست… و خود خدا هم میگه: ثُمَّ السَّبیلَ یَسَّرَهُ (عبس-٢٠) و آیات مشابه فراوان (هم آیات ظاهری قرآن و روایات و هم شواهدوقرائن…)
برای همه این ترس های بجا(که البته بنظرم نباید با زیاد حساس شدن و سخت گرفتن فرصت جولان به شیطون رو بدیم) هم یه جای امنی هست که باید بهش پناه ببریم، “آغوش خدا”… ما هممون کوچولوی های خدا هستیم که بناداریم ان شاءالله درحدتوانمون سعیمونو بکنیم بزرگ بشیم و خدا همممه حواسش بهمون هست…?
برای ترس از اشتباه رفتن، بازهم آیت الله بهجت عزیز فرمودن: “اگر کسی طالب هدایت و معرفت خدا باشد و در طلب، جدی و خالص باشد، در و دیوار باذن الله هادی او خواهند بود.” و این رو به نظرحقیر فقط باید “رفت” و “دید” و “چشید”
أدعیه و مناجات هامون مخصوصا مناجات های امام سجاد علیه السلا عالین.. علی الخصوص مناجات خمسه العشر.. عجیب وصف حالن برای همه احوالات آدم… همون جانا سخن اززبان ما می گویی…?
و در اول! و نهایت، داشتن خدا و ائمه علیهم السلا و حضرت معصومه عزیزترین برای همه عمر انسان کافی هستن. اگر بدانیم و قدربدانیم…
امیدوارم جسارت بنده رو ببخشید… قطعا موردخطاب اول و آخر این حرف ها خودم هستم که باید برم، ببینم و بچشم… پناه برخدا از …لم تقولون مالاتفعلون…?
و التماس دعا ازشما.
پست
خیلی قشنگ نوشتید. ممنون که باز هم اومدید.
خوشحالم که دوستی مانند شما رو در کنارم دارم و می تونم از گنجینۀ ارزشمندش بهره مند بشم.
کمک خوبی بهم کردید. چیزای خوبی یادگرفتم.
امیدوارم بتونم به کار ببرم این توصیه ها رو.
در این ماه زیبا، وقت سحر یا افطار، یا هردو (!)، منو هم دعا کنید!
باز هم ممنونم.