دانشگاه ما امسال با عوض شدن مسئولینش شرایط خوبی رو داره پیدا می کنه و وضعش داره بهتر میشه خداروشکر.
تمام سعی مسئولین جدید اینه که دانشگاه ما هرچه بیشتر شبیه دانشگاه های بزرگ کشور بشه…
در همین راستا، کلید ایجاد چند تشکل در دانشگاهمون خورده؛ مثل انجمن اسلامی و شورای صنفی.
ترم دو بودم که صحبت ها برای تشکیل شورای صنفی شروع شد و من هم که سرم واسه کار و مسئولیت درد می کرد تو فکرش بودم تا اوایل مهر…
تابستون با شرایط خاصّش گذشت و شد مهر! به خودم قول دادم که بذارم سرم خلوت باشه جهت پرداختن به یک سری امور مهم که دغدغه شده بودن واسم. و طرف هیچ تشکلی نرم.ثبت نام شورای صنفی شروع شد و من نظرم این بود که واردش نشم.
کمی گذشت و تعدادی از هم اتاقی ها و دوستان گفتن که برو اسمتو بنویس! با یه سری توضیحات… که اگر خودمون نریم، افراد ناآشنا میرن تو شورا و کارامون لنگ می مونه و اینا… کم کم راضی شدم واسه نام نویسی!
خلاصه اسممو نوشتم و موعد تبلیغات فرا رسید.
اولش قرار شد تبلیغی نکنیم. ولی روز آخر تبلیغات که رسید، تشکل انجمن اسلامی -که تازه داره راه میفته-، یه ائتلاف تشکیل دادن و دست هرکسی یه برگه می دادن شامل اسامی ائتلاف.
همون دوستانی که واسه ثبت نام به من گفته بودن برو، دیدن تبلیغات نکنن نمیشه!
به من گفتن و سریعا یه صفحه خوشگل درست کردیم و اسامی رو توش نوشتیم.
بخشی از تبلیغاتمون:
و تبلیغات گسترده ای رو همون روز آخر شروع کردیم:
تبلیغاتی گسترده (!):
– همهش از بی تجربگی و ناآشنایی ما بود که اینجوری عجله عجله کار انجام دادیم! – ایشالا تجربه ای شد واسه بعد…
امروز هم نتایج روی سایت دانشگاه درج شد و خوشبختانه یا متأسفانه من رأی آوردم! (ولی احتمالا خوشبختانهاس بنا به دلایلی!)
پایان.