پیشنوشت: قبل از خواندن این مطلب، پیشنهاد میکنم پستهای قبلیِ این موضوع را نیز بخوانید :)
از استانداردهایت کوتاه نیا | توصیههایی به یک دندانپزشک (۱)
اخلاق، اخلاق، اخلاق | توصیههایی به یک دندانپزشک (۲)
از مردمی، برای مردم باش | توصیههایی به یک دندانپزشک (۳)
در هر صنفی که باشی، هیچوقت آنقدر کامل نیستی که بتوانی ادعا کنی از پسِ تمامِ امورِ مربوط به کارت برمیآیی؛
دندانپزشکی نیز از این موضوع مستثنی نیست.
مخصوصاً اگر دندانپزشکی عمومی باشی و در درمانگاه کار کنی.
خیلی باید حواست جمع باشد تا بتوانی درمانهای خوبی داشته باشی.
در درمانگاه که کار میکنی، معمولاً رئیس، دکترهایی را نیاز دارد که بتوانند از پسِ هر کاری بربیایند. و تو باید تن در ندهی.
کارت را بکن. درست.
آنچه را که میدانی به نفعِ بیمار است انجام بده و به باقیِ موارد، که فرعی هستند، اهمیتِ زیادی نده.
اگر بیمار میآید و دندانش درمانِ ریشه نیاز دارد، رادیوگرافیاش را ببین و معاینۀ کامل انجام بده تا مطمئن شوی که با امکانات موجود، میتوانی درمانِ موفقی داشته باشی.
گاهی دندان دارای ریشههایی با curve شدید است و کار، کارِ متخصص است، با تجهیزاتِ بهتر؛ ارجاعش بده و نگو که حالا امتحان کنم تا ببینیم چه میشود.
گاهی شرایطِ دهانِ بیمار طوریست که نمیتوانی روندِ معمولِ درمان را پیش ببری و نیاز به رابردم و کلامپیست که معمولاً در درمانگاهها موجود نیست؛ ارجاعش بده.
گاهی جراحیِ دندانِ عقلی قرار است انجام شود که نزدیکبودنش به کانال اینفریور آلوئولار، در گرافیِ پانورامیکِ بیمار مشخص است؛ ارجاعش بده. ریسک نکن که ممکن است به ضررِ بیمار تمام شود.
مثالهای بالا و چنین مواردی را تو نیز میتوانی انجام دهی؛ ولی موضوع ریسک است.
ممکن است در انتها مشکلی پیش بیاید که دیگر راهِ بازگشتی نمانَد.
البته این به این معنا نیست که کلاً ریسکپذیریات را روی مقدارِ صفر بگذاری و به همان میزانی که در دانشگاه آموزش دادهاند کار کنی!
که اگر این باشد، در کلینیک تقریباً باید مگس بپرانی!
قضیه این است که باید تواناییات را ببینی، امکانات موجود را بسنجی، و نتیجه بگیری که درمانت موفق خواهد بود یا نه.
حال چگونه؟
در روزهای اولی که کار میکنی، تقریباً اکثر کِیسهایی که به تو مراجعه میکنند، درمانهایی سختتر از آنچه در دانشگاه کار کردهای میطلبند.
قرار نیست همهشان را ارجاع بدهی.
از کم شروع کن :)
ببین که کدام دندانها از لحاظِ سختی، یکی-دو لِوِل بالاتر از آموختههایت هستند، همانها را درمان کن.
وقتی دستت راه افتاد، حالا باز هم فراتر برو و کمی کیِسِ سختتر انتخاب کن.
میدانم که قرار نیست تمامِ درمانهایت بدون نقص باشند. و این اصلاً امکان ندارد.
دندانپزشکی علمی تجربیست. باید تجربه کنی تا یاد بگیری.
تجربه کنی تا بفهمی که خطّ قرمزت برای کِیسِ سخت کجاست.
مثلاً وقتی داری کِیسهایت را یکمرحله یکمرحله سختتر میکنی، به دندانی میرسی که حینِ کار متوجه میشوی، ادامۀ درمان ممکن نیست برایت!
میدانم آن لحظه لحظۀ دردناکیست! ولی پیش خواهد آمد. خودت را آمادهاش کن!
در آن هنگام باید برای بیمارت توضیح دهی شرایط را. قانع که شد، ارجاعش بدهی به دکتری کاربلدتر تا درمانش کامل شود.
در همچون مرحلهایست که خواهی فهمید خطِ قرمزت کجاست.
فراتررفتنت از خطوطِ قرمز میشود قهرمانبازی!
میدانم که اگر درمانِ بسیار سختی را در همان ابتدای کارت قبول کنی و با شانسِ خوبت با موفقیت پشتِ سرش بگذاری، اعتماد به نفسِ بالایی میگیری و کلی خوشحال میشوی، ولی احتمالِ این خوشحالی کم است! و آن اعتماد به نفس نیز کاذب خواهد بود.
یادت باشد
با جانِ بیمار طرف هستی،
برای اثبات خفنبودنت ریسکی نکن که جان بیمارت به خطر بیفتد.
و این را آویزۀ گوشَت کن: قرار نیست قهرمانِ همۀ داستانها تو باشی!
ضمنِ اینکه ارجاعدادنت یعنی به حقوق بیمار احترام میگذاری و در کارت حرفهای هستی.
دیدگاه ها
اقای دکتر این نکاتی ک میذارین خیلی خیلی مفیدن! سعی میکنم فراموش نشن! با تشکر فراوان
پست
ممنونم :)
و امیدوارم موفق باشید :)
اقای دکتر این نکاتی ک میذارین خیلی خیلی مفیدن! ممنونم ازتون!
سلام دکتر کارت خیلی درسته … فکر نمیکردم اینقد معروف باشی
پست
سلام
لطف داری :)
دکتر دمت گرم
پست
مخلصتم :)
سلام آقای خسته نباشید البته می دونم که خدمت به مردم برا پزشک هایی مثل شما خستگی نداره
من امسال کنکور دادم و به دندان پزشکی هم علاقه دارم خواستم از شما بپرسم کسی که می خواد دندون بخونه باید چه ویژگی هایی داشته باشه و اینو خیلی دوست دارم بدونم که تعریف شما از دنیای دندون پزشکی چیه؟
پست
سلام
لطف دارید.
سؤالتون سخته و جوابش طولانی.
ولی یه ویژگیِ مهمش قطعاً این باید باشه که به دندونپزشکی عشق بورزه.
به کارهای طریف و گهگاه هنری.
کارهای شبیهِ هم.
خدمت به بیمار.
کمک به همنوع.
و…