پیشنوشت: با یک پستِ بیهدف طرفید! به نظرم نخونید و برید تو گوگل سرچ کنید: «چگونه وقتِ خود را در جوب نریزیم؟»*
امروز روز خوبی بود. اصلاً از همون شروعش خوب بود. تقریباً همهچی درست و سرِ جاش اتفاق افتاد. و خب خداروشکر :) شاید یه دلیلش این باشه که صبح خوب شروع شد.
یعنی چی!؟ چه صبحی خوب شروع میشه!؟
یعنی چالشِ سحرخیزی رو دوباره شروع کردم :) ایندفعه ساعت ۴:۳۰. شبیهِ دفعۀ اول امیدوارم بتونم پیش برم؛ یعنی توی پیجِ Enjoy.the.Way@اَم، میخوام هر روز یک پست بذارم. مثلاً امروز یک فیلم گرفتم و در مورد مطلبِ کوتاهی از کتاب خودشناسیِ آلن دو باتن گفتم.
کلیپم خیلی بد شده! میدونم! دیگه سرِ صبحی از این بیشتر نمیشه انتظار داشت. تازه کلی از ساعتِ بیداریم گذشته بود! ولی بازم همین شد!
اگر بازم حرفی به ذهنم برسه برای زدن، کلیپ میذارم، اگر نه، سلفی.
دوباره صبحها رو باقهوه شروع میکنم. البته توی این چلنج، قهوههام فرق کردن و واقعاً شدن قهوه! قبلاً از این کاپوچینوهای فوری میخوردم، ولی الان از این موکاپاتها گرفتم و اسپرسو درست میکنم (۵ دقیقه وقت میگیره کلاً) و میریزمش توی یه لیوان (همون لیوانِ چالش قبلی!) و بقیۀ لیوان رو شیر میریزم. و یکم شکر. که میشه یه چیزی تو مایههای لتهای که خیلی دوست دارم. و عالی میشه :))
بعدش رفتم و نون سنگک گرفتم و اومدم با هماتاقیم، رامین، صبحونه زدیم :)
که کلاً در موارد بالا باید بگم جاتون خالی!
آها یه چیز مهمتر! که فکر کنم بهتره توی یه پست بعد از انجامشدنش در موردش بنویسم! و الان فقط بگم که امتحان داشتم دوشنه و برای شرکت در یک همایش، دوست داشتم برم تهران، حضوری رفتم با استادم صحبت کردم و رضایت داد که من سهشنبه برم امتحان بدم! و این مورد هم اضافه شد بر اتفاقهای خوبِ امروز.
در ادامه درس خوندم مقداری.
بعدش هم کلینیک.
رفتم و یکی از دوستانِ پزشکی اومد واسه درمانِ ریشۀ دندونش. دندون ۶ بالا بود، که یه کانالش هم کلسیفیه بود، که یعنی بسته بود. کِرو هم که قطعاً! دندونِ سختی قرار بود باشه. ولی در کمالِ خوشحالی (!) حدوداً یک ساعته درمانِ ریشهش تموم شد و ترمیمش رو گذاشتیم برای جلسۀ آینده.
و البته موزیکِ بینِ درمان هم مزید بر خوشیِ بیشتر شد! اینبار بر خلافِ همیشه، موزیکِ بیکلام پخش نکردم و شجریان گذاشتم، پدر و پسر!
چون بیمارم رفیقم بود، گاهی با شجریان همخوانی هم میکردم! [میدونی که چقد همخوانیهام خوبه!!!]
خلاصه اینجا هم خوش گذشت.
البته این رو هم نگفتم که با دوچرخه رفتن تا کلینیک هم کلاً حالم رو خوب میکنه :)
و برگشت از کلینیک نیز همچنین :)
در راهِ برگشت هم مقداری مایحتاجِ اتاق رو گرفتم و همین!
حالا بماند که این پستِ مسخره رو چرا نوشتم! یعنی خودم هم احتمالاً نمیدونم!
ولی خب روزِ خوبی بود. شاید به این خاطر دوست داشتم ثبتش کنم :)
خب توجیهش هم جور شد!
اوه! این رو یادم رفت بگم که یکی دیگه از دوستانم هم که میخواست برای معاینه بیاد، همون اولِ شیفت اومد و با خودش گل آورد و کلی حالِ من و اون رفیقِ دیگهم و دستیارها رو خوب و خوبتر کرد :) محمدهادی مفتاح رو میگم :) از بچههای پزشکیه :)
* جوب هم همان جوی آب است :|
پینوشت: اینجا میتونی مطالبم رو در مورد چالش سحرخیزی بخونی.
دیدگاه ها
سلام
اگه به این میگید وقت توی جوب ریختن پس من کلیحق الناس گردنم دارم برای این کار
از اونجایی که بیشتر نوشتن های من از حال خوب همین مدلیه فقط خواستم بگم حس کم نظیری رو تجربه کردید که هر چند وقت یه بار می تونه آدم رو از low battery در بیاره
روزتون بخیر
پست
سلام خانم ولیپور :)
ممنون از نظرتون :)
امیدوارم همونطوری باشه که گفتین.
شبتون بخیر :)
چالشتون عالیه ولی اون ساعت خود آلن دوباتن کتابشو نمیخونه و اگر بدونه شما همچین کاری میکنید از شما دعوت میکنه توی مدرسه زندگی امستردام شرکت کنید😁😆😆😂😂
پست
:))
ممنون!
ولی منم صبح کتابشو نخوندم که! قبلاً خونده بودم.
سلام :)
خوندن این پستتون با این حجم از حسِ خوب ، نه تنها باعث نشد وقتم تلف بشه (که خب بنظرم هیچ وقت خوندن نوشته های شما باعث وقت تلفی نیست) بلکه کلی حس خوب و انرژی مثبت گرفتم از تصور اون آهنگ با صدای شجریان تا هدیه گرفتن و خوب پیش رفتن یک کار سخت.
و اینکه به یاد روزهای خوب خودم که باز با کلی از اتفاقات خوب و مورد انتظارم گذشت افتادم و به روز های خوبی که در آینده امیدوارم که داشته باشم و به خوبی بگذرن فکر کردم ،
و خب بنظرم ثبت و نوشتن لحظات قشنگی که داشتیم اصلا کار بیهوده ای نیست و بعدها اگه خدایی نکرده ریتم کارهای روزانمون بهم خورد باید به این روزای خوشی که ثبت کردیم نگاهی بندازیم و باز روزهامون رو همونجور که میخوایم بسازیم ،
و قشنگیِ نوشتن و ثبت کردنش هم اینه که باعث میشه اون حس خوب کمرنگ نشه و با خوندنش باز به همون حس و حال برگردیم .
حال همه ی روزهاتون خوش :)
پست
سلام خانوم فروغسادات
ممنونم از نظرتون :)
لطف دارید.
سلامت باشید :)
اغلب، همان گونه که روزمان را شروع میکنیم، همان طور هم زندگی میکنیم.
– لوئیز هی
پست
خیلی قشنگ بود :)
متشکرم.
اون کلیپه خیلیم خوب بود اتفاقا! :)
نوشتتون هم حال خیلیییی خوبی داشت:)
پست
ممنونم از لطفتون :))
چقدر حساتون قشنگه ممنون از اینکه حساتونو با بقیه به اشتراک می ذارین🌹🌹🌹
پست
ممنونم از لطفتون :)
انشاا… همه روزات خوب باشد همینقدر 👌👌👌👌👏👏👏👏👏