پیشنوشت: این پست، نوشتۀ دوم از سریِ “توصیههایی به یک دندانپزشک” است. پیشنهاد میکنم اول پست قبلی را در این موضوع بخوانید تا مقدمۀ مهمش را هم ببینید: “از استانداردهایت کوتاه نیا | توصیههایی به یک دندانپزشک (۱)“
آمده بود کلینیک و میخواست هیچ دندان خرابی برایش نماند؛ کشیدنیها کشیده شوند، ترمیمیها ترمیم، و اندوییها درمانِ ریشه. شکایت اصلیاش دندانِ شمارۀ ۶ پایینش بود که مقدار بسیار زیادی از ساختارش پوسیده شده و چیز زیادی از آن باقی نمانده بود. رادیوگرافی تهیه کردیم و به او گفتم که خیلی دیر آمدهای، ولی من تمام سعیم را میکنم که این دندانت را حفظ کنیم و نگه داریم؛ ولی اگر نشد، میکشیمش.
بر اساس تجربهای که روی همچین دندانهایِ شدیداً خرابی داشتم و میدانستم که زحمت بسیار زیادی در انتظار من است، به او گفتم هزینه برای درمانِ این دندانت بالاتر از تعرفۀ معمولیِ این کلینیک است و چنانچه راضی هستی، شروع کنیم.
رضایت داد و درمانِ ریشه آغاز شد. دندانش کمتر از یک میلیمترِ دیگر با ترمیمناپذیری فاصله داشت. و برایش درمانِ ریشه و بیلدآپِ آمالگام کردم.
جلسۀ آینده آمد و خواست که برویم سراغ باقی دندانهایش و گفت که دندان قبلی را چک کنم که آیا همهچیز سرِ جایش هست یا نه.
بود. خوب بود. به نظر دندانیست که چند سالی همراهیاش خواهد کرد که البته با آن وضع بسیار نامناسبش، انتظار میرود که رفیق نیمهراه شود.
بعد از ادامۀ معاینه، دندان عقلی داشت که حدود یکسوم از تاجِ آن از زیر لثه بیرون آمده بود و باید کشیده میشد. رادیوگرافی گرفتیم و در عکس دیده میشد که استخوان تقریباً نصف ساختار دندان را دربرگرفته و به احتمال زیاد باید با جراحی خارج شود.
به سراغ بیمار رفتم. بر اساس معاینه و گرافی، گفتم که این دندانت دندانِ سختیست و احتمالاً نیاز به جراحی پیدا میکند.
حال چرا احتمالاً جراحی؟
چون معمولاً من قبل از استارتِ جراحی، تمام تلاشم را میکنم تا دندان بدون جراحی خارج شود، گاهی هم واقعاً کارم سخت میشود، ولی تلاشم را میکنم!
در مورد هزینهها هم به او گفتم که اگر این دندانت بدون جراحی خارج شود، فلان مبلغ و اگر با جراحی بشود، بهمان. باز هم به دلیل سختبودنِ درمان و اینکه تعرفۀ کلینیک برای کارهای معمولی تعیین شده و من گاهی با قلقهایی که بلدم، یا وقتِ اضافهتری که از اکثر دندانپزشکهای عمومی میگذارم، تعرفه را باز هم بالاتر از یک کشیدنِ معمولی به بیمار گفتم.
البته اینها را که نوشتم، در اکثر اوقات پیش نمیآید. و من معمولاً هزینۀ اضافی بابت وقتِ اضافیای که برای بیمار میگذارم و حوصلهای که برایش خرج میکنم نمیگیرم. ولی اینبار دندانهایی مقابلم بودند که میتوانستم بگویم برود و به متخصص مراجعه کند تا کاری که در حد یک متخصص است را خود متخصصها انجام دهند. ولی من این کار را نکردم و با قبول مسئولیتِ درمانِ موفقِ بیمار و انجامِ درمان به بهترین نحوی که بلد بودم، هزینهها را به بیمار گفتم؛ که این هزینهها از هزینۀ درمانی متخصص بسیار پایینتر بودند.
البته در این مورد میدانستم که بیمار مشکل مالی ندارد، که اگر میداشت، ممکن بود بدونِ ارجاع و طبق تعرفۀ کلینیک درمانش کنم.
این نکته هم هست که تعرفۀ کلینیکِ ما، پایینتر از تعرفۀ مصوبِ وزارتِ بهداشت است.
البته شاید به نظر خوانندۀ این پست، این کار درست نباشد و توضیحات من صرفاً توجیهی برای دریافت هزینۀ اضافی به نظر آید؛ ولی برای منی که درمانگر هستم، انجام کارِ تخصصی زمان بیشتری از من میگیرد و زحمتِ بیشتری طلب میکند؛ نتیجتاً گاهی، با توجه به شرایط بیمار و امکانات درمانگاه و توانایی خودم، هزینه را بالا و پایین میکنم.
در ادامه…
رفتیم سراغ سعی برای کشیدن دندان، بدون جراحی.
حدس میزنی که چه شد!؟ آری! دندان با زحمت اندکی خارج شد :) هم من خوشحال بودم و هم بیمار. البته دستیار نیز این وسط خوشحال بود از اینکه قرار نیست دستیار جراحی بایستد!
بیمار با خوشحالی به خانه برگشت و من نیز هم. البته کمی فکرم مشغول شده بود که: آیا این هزینۀ اضافیای که بابت سختبودنِ کشیدنِ دندان گرفته بودم، درست بود یا نه!؟
بعد از حدود یک هفته فکرهای گاه و بیگاه، به این نتیجه رسیدم که اگر از لحاظ منطقی به ماجرا نگاه کنیم، من و بیمار توافق کردیم که: با اینکه تعرفۀ کشیدنِ دندانِ عقل در کلینیک ما ۱۲۰ هزار تومان است، من بابت آن دندان ، اگر بدونِ جراحی خارج شد، ۲۵۰ هزار تومان دریافت کنم. هر دو رضایت داشتیم. من آمادۀ دندانی سخت شده بودم و منتظر بودم که اگر احتمالِ خطر برای شکستنِ ریشه باشد، شروع به جراحی کنم. بیمار نیز منتظر بود تا تیغ جراحی را ببیند!
در اولین سعی، در کمتر از ۱۰ ثانیه دندانش خارج شد؛ صحیح و سالم!
خب ما توافق کرده بودیم که آن هزینۀ اضافی به خاطر این موارد دریافت شود: بیش از یکدومِ دندان زیر استخوان بود، یک. حدود یکسومِ تاجِ دندان از لثه بیرون زده بود، دو. ریشههای دندان بسیار نزدیک به عصبِ اینفریور آلوئولار بود و ریسک کار را بالا میبرد، سه. و تمام مسئولیت این وضع با من بود، هر چه که میشد.
حال دندان راحت و بدونِ دردسر خارج شده و این از بختِ خوشِ من و بیمار است. و تمام. به نظرم از لحاظ منطقی دریافت آن هزینه درست است.
ولی دلم راضی نمیشد! دلیلی غیر از منطق داشت. حسی درونی به من میگفت که درست است که این پول از لحاظ شرعی حلال است، ولی از آندست پولهاییست که برکت نخواهد داشت. و درست است که به خاطر قبول مسئولیتی با ریسک بالا آن مبلغ را دریافت کردی، ولی اگر فکری بابتش نکنی و پول را نوش جانت کنی، به دریافت چنین پولهایی عادت خواهی کرد و شروعی میشود بر کلی مثالِ شبیه به این.
امروز که بیمار آمد برای ترمیم سایر دندانهایش، به او گفتم که ۱۰۰ هزار تومان از مبلغ ترمیمت کم خواهد شد، به دلیل اینکه دندان عقلت که هفتۀ پیش کشیدیم، راحتتر از حد معمولش بود.
اینگونه بود که خیال خودم راحت شد و بیمار نیز رضایتش بسیار بالا رفت و من نیز از هماکنون بیشتر حواسم هست که در بحث هزینه دچار اشتباه نشوم؛ هر چند اشتباهی درست از نظر منطقی!
اینها را نوشتم تا بگویم در دندانپزشکی، با توجه به اینکه بیمار با اعتمادش به روپوشِ سفیدِ یک پزشک به ما مراجعه میکند و اطلاعاتش از روند درمان به حدی نیست که بتواند تشخیص دهد چه کاری سختتر از حد معمول است و چه کاری معمولی، میشود شرایط را به گونهای به بیمار توضیح داد که بابت مبالغ اضافی رضایت داشته باشد و تعرفۀ کار تخصصی را بپردازد.
گاهی مانند دندانِ ۶ پایین همین بیمار من، کار واقعاً تخصصیست و انجام آن توسط یک دندانپزشک عمومی نیازمند صبر و حوصله و زحمتی هماندازۀ یک متخصص است که خب دریافت مبلغِ بالاتر از تعرفۀ کار عمومی کاری عقلانی و صحیح است. ولی گاهی مانند دندان عقلِ بیمارم، کار، تخصصی مینُماید و در نهایت با زحمتی معمولی تمام میشود. در این موارد به نظرم بهتر است اخلاقِ حرفهای را فراموش نکنیم و بیمار را از معمولیبودنِ درمانش و غلطدرآمدنِ حدسمان در مورد سختبودنِ کار آگاه کنیم و هزینهای معادل کاری که انجام دادهایم دریافت کنیم.
حال از این بگذریم که در دندانپزشکی گاهی هرجومرج بیداد میکند و دکتر، هر قیمتی که بخواهد دریافت میکند و در پروندۀ بیمار، کشیدنِ معمولیِ یک دندان را “جراحیِ نسج نرم یا سخت” مینویسد و دو برابرِ تعرفه، از بیمار دریافت میکند.
همچنین بگذریم از بیاخلاقیهایی که در روندِ درمان انجام میگیرد و هر آنچه را که به صورت آکادمیک آموختهایم رعایت نمیکنند و درمان بعد از مدتی شکست میخورد.
زیاد شنیدهام از دستیارانم که فلان دکتر همین کاری را که شما کردی، با فلان مبلغ انجام میدهد. یا این مرحله را که داری انجام میدهی، فلان دکتر نصفهونیمه انجامش میدهد یا کلاً بیخیالش میشود!
جوری شده که وقتی ترمیمِ خوبی در دهان بیمار یا در رادیوگرافیاش میبینم ذوق میکنم و از او میپرسم که این دندانت را کجا درست کردی!؟ و بعد میگویم: “عالیه! خیلی خوب انجامش داده. دستش درد نکنه.”
و این اتفاق زیاد نمیافتد.
البته این نیز منظورم نیست که کارِ من عالیست و بدون مشکل؛ نه. من نیز خطاهایی حین درمان دارم. ولی مهم این است که قصدِ خرابکردنِ درمان را نکنم و تمام تلاشم را برای رعایت تمام نکاتِ علمیِ آموختهشدهام بکنم و اگر جایی چیزی خراب شد، بیمار را به نوعی از وضع آگاه کنم؛ مثلاً بگویم که این دندانت را نیاز داری ۶ ماه دیگر بیایی تا چک کنیم مشکلی برایش پیش نیامده باشد.
همچنین گاهی اخلاقمداری میشود تخفیفدادنِ مبلغی برای قشر ضعیف. که این را، خدا را شکر، نسبتاً زیاد میبینم در دور و اطرافم. و خودم نیز در حد توانم در این راستا تلاش میکنم.
البته که این تخفیفدادن زمانی ارزشمند است که درمانِ بیمار نیز خوب انجام شود و شامل کمکاریِ دندانپزشک نشود.
ضمناً قصد سیاهنماییِ جامعۀ پزشکی را نداشته و ندارم و به عنوان عضوی کوچک از این جامعه این تذکراتِ ضمنی را، اول به خودم دادم و سعی میکنم رعایتشان کنم و اینکه هنوز هم هستند دکترهای زیادی که با وجدان برای بیمارانشان کار میکنند و هوای جیبِ هموطنان نازنینشان را دارند.
به خودم میگویم: چه خوب است که این را همیشه در ذهنت داشته باشی که اعتماد مردم به جامعۀ پزشکی سرمایۀ بزرگیست که با کارهای تو و خیلیهای دیگر در حال نابودیست. حواست باشد تو در این فروپاشی سهمی نداشته باشی و تمام سعیتت را بکنی تا اعتماد فروریخته را از نو بسازی.
پینوشت: عکس ابتدای متن، مربوط به اردوی جهادیِ سیستان و بلوچستان است که در عید نوروز رفتیم :)
دیدگاه ها
چه جمله قشنگی
حواست باشد تو در این فروپاشی سهمی نداشته باشی
خیلی تاثیرگذار بود اینکه تو دنیایی که اکثرا میگن حالا اگه تو این کارو انجام بدی چیزی نمیشه که کسی نمیفهمه که با یه کار کوچیک تو مشکلی ایجاد نمیشه ولی خب باید برگردیم به وجدانمون که شما هم بهش اشاره کردین
اره باید به وجدانمون رجوع کنیم که صد در صد راه درست رو نشونمون میده
مثل همیشه عالی:)
پست
ممنونم، لطف دارید :)
باشد که رستگار شویم…
:) خداروشکر
از خدا بخواید همیشه همینطور تو مسیر هدایتش بمونید :)
☆☆☆☆☆☆
حس خوبیه وقتی دل آدم راضی میشه
پست
ممنون.
ایشالا همهمون.
نون حلال هم در این دنیا برکت داره هم در حیات ابدی باعث برکت میشه :)
پست
خدا کمکمون که پیِ روزیِ حلالش باشیم همیشه.
حواسمون باشه ک در این فروپاشی سهمی نداشته باشیم! بسیار تامل برانگیز ….
پست
تشکر :)
به چندین نفر از دانشجوهای پزشکی مشهد که عاشق وبلاگ هستند پیشنهاد دادم این پست شمارا حتما بخوانند :-) البته با اجازه ☺امیدوارم ماهم مث شما باشیم
پست
خب لطف کردید و باعث خوشحالیمه :)
ممنون :)
این پست خیلی خوب بود👌🏻 خیلی خوب👌🏻
منتظر بودم ببینم بقیش چی میشه وختی دیدم پولو برگردوندید خوشحال شدم : )
انشاالله همیشه تو این راه ثابت قدم بمونید.
پست
لطف دارید :)
ممنونم.
ایشالا همهمون.
Pingback: قهرمانبازی ممنوع! | توصیههایی به یک دندانپزشک (4) | گاهنوشتهایی برای فردا
واقعا عاالی بود.
باشد که همگی رستگار شویم…
پست
متشکرم.
باشد!
سلام وقت بخیر من پشت کنکوری هستم و میخوام توی رشته تجربی شرکت کنم و دندان پزشکی بخونم..من در دوران راهنماییم به فیزیک علاقه مند شدم و الان هم هستم اون موقع چون میدونستم توی ایران فیزیک اصلا بازار کار خوبی نداره با خودم میگفتم میرم خارج کشور هم تحصیل میکنم هم کار اما ترسیدم که شاید نتونم برم خارج کشور یا شاید رفتمو کار نبود و مجبور شدم برگردم…خلاصه چون برام خیلی مهم بود در اینده مستقل باشم و درامد کافی داشته باشم تصمیم گرفتم دندان پزشک بخونم..اینطورم نیست که علاقه بهش نداشته باشم دوسش دارم اما باز فیزیک واسم چیز دیگست..میخواستم ازتون در این باره بپرسم که ایا من میتونم بعد از تمام شدن دندان پزشکی در دانشگاه وارد رشته فیزیک بشم و در صورت امکان به خارج کشور برم و فیزکم رو هم بخونم و همون جا هم کار کنم یعنی کار دندان پزشکی رو بکنم و تحصیل فیزیکم رو هم انجام بدم؟ یا اصلا توی دورانی که دندان پزشکی میخونم میتونم کنارش فیزیک هم بخونم؟؟ لطف میکنید راهنماییم کنید🙏
پست
سلام
یه لایو داریم با دکتر مصطفی صادقی قوچانی که هم متخصص ارتودنسی هستن و هم دانشجوی فیزیک: اینجا
پیشنهاد میکنم ببینیدش.
و جواب سؤالهاتون آرهاس.