واقعاً سخت است. سخت است دنیا را ببینی، حقیقتش را درک کنی و همچنان بخواهی‌اش، برایش لَه‌لَه بزنی، برایش بی‌قفه تلاش کنی. چند وقتی‌ست گاهی در ذهنم می‌آید که این دنیا چقدر پست است و چقدر فریبنده. ظاهرش جذاب و باطنش خراب. درگیرمان می‌کند، جوری‌ست که انگار اگر برایش حرص نزنی، عقب‌مانده‌ای و بیچاره.
از فکر به این حرص‌ها هم خسته شده‌ام. و گاهی که در برهه‌هایی غافل می‌مانم و جوّ دنیا می‌گیریدَم سیاه‌شدنم را حس می‌کنم، اضطراب و دل‌مشغولی را سخت تجربه می‌کنم و چیزی در درونم می‌گوید که انگار یک جای کار می‌لنگد، ولی متأسفانه غافل شده‌ام دیگر! نیاز به تلنگر دارم، نیاز به فکرکردن، تنهاشدن، و عذرخواهی از آن وجودی که ما را برای رشد و کمال آفرید، ولی من دنبال پست‌ترین چیزها افتاده‌ام و دغدغه‌هایم خلاصه شده در هیچ.
البته این‌ها را نوشتم اما، به خودم یادآوری می‌کنم که: غفلتِ من با نوشتنِ این پست یا هر اتفاق دیگری، تمام نمی‌شود، هر لحظه امکانِ دورشدنم از این آن‌چه که باید و تلاشم برای رسیدن به آن‌چه که نباید، هست. و همچنین نه این‌که حالا من به حقیقتِ دنیا پی برده باشم. صرفاً حس می‌کنم که گاهی دَنی بودنِ دنیا را می‌فهمم.
امام علی می‌فرمایند:
به خدا سوگند دنیای شما نزد من، از استخوان خوکی در دست یک جذامی پست‌تر است.
خب باید حواسم بیشتر به این مفهوم باشد و شدیداً با طمع و حرص مبارزه کنم…
پی‌نوشت: خواندن کتاب استخوان خوک و دست‌های جذامی از مصطفی مستور رو پیشنهاد می‌کنم.
دیدگاه ها
این کتاب به شدت تحت تاثیر سری ده فرمان ساخته فیلمساز فقید کریستوف کیشلوفسکی ساخته شده است ….آدمها همان ادمها ….فضا همان فضا ….تنها کاری که انجام شده این است که کتاب کمی رنگ و بوی غلیظ ایرانی به خود گرفته است…من در ۱۳سالگی دوبار این کتاب و خوندم ولی هیچ ارتباطی با حدیث ذکر شده پیدا نکردم…..و راستش از خوندنش پشیمان شدم…پیشنهاد من کتاب کوری هست..👌👌👌👌👌
پست
درسته.
ولی من پیدا کردم :)
کتاب کوری رو هم خریدم که بخونم یه روز.
ممنون.
البته ناگفته نماند که ابتدای کامنت شما رو قبلاً اینجا خونده بودم :)
دقیقا چه ارتباطی ؟؟؟فکر کنم بیشتر از این که هدف یک نویسنده چی باشد مهم این است که مخاطب چه درکی از نوشته دارد ….یک نویسنده موفق کسی است که فراتر از نوشته اش در ذهن مخاطب به اهداف خود برسد واقعا از داستان این کتاب چطور به محتوای این حدیث پی بردین….من مدتهاست که آثار ترجمه می خونم چون هیچ تاثیر روشنفکرانه ی خاصی از اثار داخلی بدست نیاوردم✌✌✌
پست
داستانِ این کتاب، خیلی قوی و زیبا، بی‌ارزش‌بودِ دغدغه‌هایمان را نشان می‌داد و پست‌بودنِ دنیا را.
این که همه می‌دوند و می‌دوند برای چیزهایی پست…
پس کتاب بینایی از همون نویسنده را هم بخوانید تا ببینید یک نویسنده کمونیست پرتغالی چه قدرتی در به رخ کشیدن افکار ذهنی اش دارد اونوقت با کتاب آقای مستور مقایسه کنید👌👌👌
پست
ایشالا خواهم خوند.
ممنون بابت معرفی :)