شرایط سخته؟ تو سخت‌تر باش.

سختی

خیلی وقته دوست دارم بنویسم. خیلی وقته دوست دارم خیلی کارها بکنم، ولی نمی‌کنم. نمی‌شه. نمی‌خوام. یا هرچی. خیلی وقته منتظرم. امروز عاصی شده بودم از خودم. از صبح خیلی بیشتر از روزهای دیگه، روی خودم زوم کرده بودم و رفتارهام رو بررسی می‌کردم. به خودم می‌گفتم شبیه یه دیوونۀ منتظر شدی. کافی نیست دیگه؟؟؟

“منتظر”م یه اتفاقی بیفته. منتظرم معجزه شه. منتظرم که چی آخه؟؟؟
یادِ بایوی اینستای یکی از دوستام افتادم الان:
“بس است این‌که به آه و ناله در همۀ عمر به انتظار نشستی…
.
.
.
به انتظار بایست.”

“دیوونه” هم از این جهت که چندتا کار تکراری رو بارها و بارها از صبح تا شب تکرار می‌کنم! از کروم به تلگرام، از تلگرام به واتس‌اَپ… و دوباره و دوباره…

خب که چی؟!

دو تا ایده تو ذهنمه. مدت‌هاست… ولی هنوز استارت نزدمشون. و مدت‌هاست که می‌گم دیگه داره دیر می‌شه! و شرایط این روزهام هم مزید بر علت شدن تا اهمال‌کاری به اوج خودش برسه.

ولی انگار قرار نیست معجزه‌ای بشه. که قطعاً همینطوره.

و خب حالا که به عقب نگاه می‌کنم، می‌بینم شرایط که سخت شدن، من کم آوردم. راه اشتباهی نرفتم به نظرم، ولی متوقف شدم. خیلی سنگین به گِل نشستم.

ولی امروز، بالاخره، قسمت کوچیکی از ریسکی که مدّ نظرم بود رو انجام دادم.

از ۵تا درمونگاهی که می‌رفتم توی این تابستون، یکی‌شون رو کنسل کردم :)
و این شروع برام لذت‌بخشه.

قصدم اینه که با خالی‌کردن قسمتی از زمانم، برم دنبال رؤیاهام.

و خسته شدم از بس بهشون فکر کردم و عملی در کار نبوده.

میرم. که حداقل بعداً وجدانم راضی باشه…

دیدگاه ها

  1. شقایق

    سلام آقای دکتر!
    بازم من ” مزاحم همیشگی “!
    درسته! خودمون باید تلاش کنیم شرایط رو بهتر کنیم!
    هیچ اتفاق غیر منتظره و خارق‌العاده ای رخ نمیده تا همه چیز درست شه!
    خودمون باید درستش کنیم البته با توکل به خدا!
    امیدوارم ایده هاتون به نتیجه برسه.
    سلامت و موفق باشید!

    1. نویسنده
      پست
      مصطفی قائمی

      سلام خانم شقایق
      مراحمی.
      اتفاقاً خوشحال می‌شم می‌بینم کامنت گذاشتی :)

      ممنون و همچنین.
      موفق باشید :)

  2. Mahnaz

    سلام دکتر. خسته نباشید
    یه سوال خدمتتون داشتم
    ۲۱سالمه و دانشجوی رادیولوژیم ولی رشته ی مورد علاقه م دندان پزشکیه. و همچنان در تب و تابش دارم میسوزم. ب نظرتون با توجه به این پستی که گذاشتید برای شروع دوباره و کنکور مجدد دیر نیست؟

    1. نویسنده
      پست
      مصطفی قائمی

      سلام خانم مهناز
      با توجه به چست رو نمی‌دونم!
      ولی یه چیز رو می‌دونم، این که اگر عاشقشی، برو سمتش.
      دیر که نیست.
      سن‌های بالاتر از شما هم‌کلاسی‌های من هستن و حتی سال‌پایینی من!

      اگر علاقه دارید، بیخیالش نشید.

  3. مریم مهدی زاده

    دقیقا مثل این میمونه که میخوای حرکت کنی با ماشین ولی ترمز دستی رو یادت رفته بکشی پایین!!!! در این مواقع بنظرم ادم باید هی بنویسه! هی بنویسه! تا برسه به اون چیزی که میخواد بنویسه! باید ذهن خودشو رها کنه رو برگه! از هر دری سخنی! اینجوری کم کم شکل دقیق آرزوها؛ خودشونو نشون میدن! پرواز کنید در جهت ارزوهاتون! زندگی همین روزاییه که داره میگذره! همیشه رو به هدف؛ حرکت کنید! اگرم نشد که حرکت کنید ؛ حداقل روبروش بایستید! ذهنتون اروووم! حال دلتونم عالییی باشه ایشالله!

    1. نویسنده
      پست
      مصطفی قائمی

      خیلی ممنونم خانم مهدی‌زاده بابت کامنتتون :)
      امیدوارم شما هم موفق‌تر از همیشه ادامه بدید :)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *