سلام
امیدوارم حالت خوب باشه.
این چند روزه، به خاطر نوشتن چندتا پست در مورد دندانپزشکی و هجوم دوستان کنکوری (!) به وبلاگم، من هم حسوحال کنکور دارم! و دوست دارم که برات بنویسم.
میدونم الان که حدود ۲-۳ روز تا کنکور مونده، یکم بیقراری، ممکنه استرس زیادی داشته باشی، نگران باشی، خسته، شاید ناامید، یا ممکنه امیدوار و قوی آماده باشی واسه آزمون.
میدونم که ممکنه حس کنی وقت کافی برای خوندن این مطلب نداری، ولی به نظرم بد نیست که بخونیش که شاید کمی به دردت بخوره.
ضمناً مطالبی که در ادامه مینویسم نظر شخصی منه؛ پس ممکنه اشتباه هم داشته باشم.
امیدوار باش :)
شاید مهمترین موردی که این روزها باید حواست بهش باشه، امیده.
اگر درسهات رو خوب خوندی و به اندازۀ کافی تلاش کردی، الان وقتِ ناامیدی و یأس نیست. بدون که وقتی با امیدواری و حسّ خوب سرِ جلسۀ کنکور میشینی، احتمال موفقیتت قطعاً بیشتره.
اگر درس نخوندی و از الان به سال آینده داری فکر میکنی هم باید امیدوار باشی؛ امیدوار به سال بعد.
امیدت رو از دست نده.
در این دو روزی که مونده، طبق برنامهای که داشتی پیش برو. خیلی عادی :)
کنکور خیلی هم چیز خاصی نیست!
بپرس! برو و از خیلیهایی که کنکور دادن و الان در نظر تو آدم موفقی محسوب میشن بپرس.
تقریباً اکثرشون بهت میگن که کنکور یک نقطۀ کوچیک در مسیر زندگیه که میشه باهاش به مقصد رسید.
اونقدر اتفاقهای مهم در زندگی برامون میافتن که کنکور و رتبه و حتی گاهی رشتۀ تحصیلی، در برابر اونها خیلی کوچیکه.
شاید برای تو که الان قبل از کنکور هستی، شاید دفعۀ اولته، شاید هم چندم، حس کنی که اگر در کنکور موفق نشی، دیگه تمومه. ولی نه.
اینطور نیست.
راه برای موفقیت زیاده. راه برای رسیدن به هدفهامون زیاده.
هدف یادت نره :)
وقتی حرف از هدف میشه، یکدفعه پول و خونه و ماشین میاد تو ذهن یه عده!
ولی اینطور نیست.
اینها همه از جنس ابزار و وسیلهان برای رسیدن به هدف.
به قول آقای معلم، هدف نهایی معمولاً از جنس احساسه؛ احساس آرامش، احساس رضایت، احساس مفیدبودن و…
حتماً دیدی کسانی رو که وضعیت مالی خوبی ندارن، ولی وقتی از نزدیک زندگیشون رو میبینی، خنده رو لبهاشونه و راضیان و برعکسش هم هست؛ آدمهای پولدارِ ناآرومِ ناراضی!
از یک رشتۀ خاص بت نساز.
چرا همه فکر میکنن اگر دندونپزشک یا پزشک بشن، تمومه!؟ چرا خیلیها توهم این رو دارن که عاشق دکترشدن هستن!؟
من از نزدیک دیدم افرادی رو که دارن دندونپزشکی میخونن، در ظاهر خیلی هم خوشحالن، ولی وقتی میشینم پای حرف دلشون، میبینم گم شدن.
میبینم نارضایتی عمیقی در وجودشون نهفته.
البته گاهی پول خوبی که این روزها در این رشتهها هست، این افراد ناراضی رو کمی راضی میکنه؛ ولی برای مدت محدود.
دو تا نکته:
– آیا این رشتههایی که میشه با طیّ یک مسیر از پیشتعیینشده در اونها پولدار شد، در آینده هم همینطور پولساز خواهند موند؟
– آیا وقتی به سن ۶۰ سالگی رسیدیم، وقتی به عمرِ گذشتهمون نگاه میکنیم، دستاورد خوبی داریم؟ راضی خواهیم بود؟ حسرت نخواهیم خورد؟
این رو از من داشته باش:
اگر دنبال علاقهت نری، همیشه، گوشۀ ذهنت، یه صدای ریزی هست که حسّ حسرت رو منتقل میکنه و میگه که ای کاش…
و این دردِ بدیه.
روز آخر
قرار نیست روز آخر هم مثل سایر روزها از صبح تا شب پای درس باشی.
روز آخر روز آرومشدنه.
روز آمادهشدن برای سر جلسهاس.
– تا میتونی خود رو خسته کن. استخر برو. بدو. ورزش کن. که شب بتونی زود و راحت بخوابی.
– یا درس نخون، یا اگه خوندی، تا ظهر.
– دو رکعت نماز بخون و نتیجه رو بسپر به خودِ خدا.
– موسیقی لایت هم بد نیست؛ مثل این:
– یه دفتری، کاغذی، فایل وردی، چیزی جور کن و بنویس؛ از خودت، حسّت، تصمیمت، هدفت، از امروز، از یکسالی که گذشت، از مسیرت، از فردا و هر چی که دلِ تنگت میخواهد. که این یادداشت برات میمونه و تا سالها برای شناخت خودت کمکت میکنه.
در نهایت…
باز هم میگم؛ توکل کن و امیدوار بمون.
خدا هست :)
ضمناً اگر میخوای بیشتر با رشتۀ من، دندانپزشکی، آشنا بشی، مطالب زیر میتونن مفید باشن:
دیدگاه ها
چقد ماهی شما…خدا حفظت کنه///
پست
لطف داری محمدحسینجان :)
موفق باشی.
ممنون بخاطر توصیه های مفیدت مصطفی جان:)))
پست
ای ناقلا!
سلام :)
بعد از نوشتن این مطلب میخواستم تو تلگرام برات بفرستمش، دیدم Last seen a long time ago نوشته!
خوشحالم که میای و میخونی پستهامو :)
منتظر خبرهای خوب تو و داداشت هستم :*
سپاس بابت موسیقی ..
خیلی بهم ارامش داد..
ولی حیف ..
حیف از این که از بچگی استعدادامونو کور کردن و فقط گفتن درس بخون و ۲۰ شو …
ما هم خوندیمو ۲۰ شدیم ولی تهش چی شد ؟
موقع انتخاب رشته هم که گفتن برو تجربی پول توشه ! درسته خودمم توی تصمیم دخالت داشتم ولی کاش …
کاش من از این نیست که رشته ای رو دوست نداشتم رو رفتم .. کاش بخاطر همه چی !
من هم امسال کنکور دارم ولی این یکسالو اصلا درس نخوندم .. میخواستم ولی نتونستم ..
در واقع الان که حتی ۱۸ سالمه نمیدونم به چه رشته ای علاقه دارم .. یه سری سوالات گنگی توی ذهنمه که داغونم میکنه ..
جدیدنم فکرم شده یه رشته ای بخونم تا بتونم برم خارج از این کشور *** ! خودم سانسورش کردم !
پست
سلام سامان خان
اینطوری که تو میگی، داری یه جورایی نقش خودت رو در سرنوشتت دستِ کم میگیری.
بدون که تهِ تهش فقط و فقط تو مسئولِ خودتی و هر آنچه که بر تو میگذره؛ نه خونوادهت، نه محیطت، نه کشورت، نه…
همهچی رو دوش خودته.
جوری باش، جوری تصمیم بگیر که بعداً حسرت نخوری. بعداً نگی کاش بیشتر تلاش میکردم.
تمام تلاشت رو بکن. همین کافیه.
از جون مایه بذار.
ولی بدون که همه مشکل دارن تو زندگیشون؛ حالا هر کس به نوعی.
ولی افراد کمی هستن که واسه هدفهاشون میجنگن و در هر شرایطی به سمت پیروزی میرن.
موفق باشی رفیق :)
۱)هجوم!منو گفت فک کنم
۲)به قول یکی،استرس دارم که چرا استرس ندارم
۳)دیدم از کنکور نوشتین بیشتر استرسم گرفت
۴)ولی توصیه ها خوب بود
۵)من به اون جمله که همه چی کنکور و رشته نیست رسیدم!(اینم کنکور دوممه…جهت اطلاع دوستان)
۶)تضمئن به ایمیل اول😁
۷)بزارین اینم من بگم:من کسی رو میشناختم که برام بت موفقیت بود…تو همه چی!دانشجوی پزشکی
یه مقدار که به زندگی شخصی و تفکراتش آشنا تر شدم،دئدم طرف ته فناست…تا اون موقع واقعا به این جمله که ببئنین سعادت شما شاید تو خواسته شما نیس واقعا ایمان نداشتم
من هر موقع سر این بحثم شد تو این سالی که گذشت با مشاورم، ایشون چیزی گفتن که واقعا دیگه منو نشوند سر جام….اینکه مگه کم داریم دانشجوی پزشکئ که ۱۰۰جور فساد اخلاقی و اجتماعی دارن،.؟….مگه کم داریم دانشجوی پزشکی که اعتیاد دارن؟؟…به جای اینکه یه رشته رو برا خودت بت کنی، کار خودت رو بکن اگه رسیدی که هیچ مبارکه !اگه که نع قانع باش بدون سعادتت در اون نبوده…پافشاری بیخود و اعصاب خوردئ الکیه..(این جمله ها معنیش موقع اعلام نتایج واسه بچه ها پررنگ تر میشه….)
پست
امیدوارم هم شما و هم سایر دوستان به اون چیزی برسن که به صلاحشونه.
کنکور یه نقطه ی بزرگ توی دنیای کوچیکه. چرا گفتین ۶۰ سالگی، خیلی دیره…
پست
شاید بهتره از یک جای بهتر به دنیا نگاه کنید.
هستی رو بنگرید…
اینجا رو ببینید: Goo.gl/wEze1U
کنکور حتی به چشم هم نمیاد در اون وسعت!
فکر میکنم قیاس مع الفارق باشه…
پست
به نظر من نه.
کلّ هستی یک خالق داره و یک مسیر کلی.
همه هم در نهایت به یک جا خواهیم رسید.
کنکور و باقی مسائل هم جزئی از این مسیر کلی محسوب میشن.
و باز هم آرامش کلامتون…
پست
لطف دارید.
ممنون.
دکترجان کنکور برای ۸۰% جوانان واقعاً همه چیز است؛ به خصوص در رشته های تاپ
حالا بماند که دندانپزشکی و پزشکی و این رشته ها متاسفانه یا خوشبختانه امروز بیشتر به نگاه تجارتی دیده میشود تا بحث علاقه و یا خدمت به مردم جامعه
بسیاری از جوانان مشکلات فراوانی در بحث اشتغالزایی خودشان دارند که خود بحث مفصلی را میطلبد
پست
سلام جناب رحیمی عزیز.
واقعیت اینه متأسفانه. ولی حقیقت نه.
نباید اینطوری باشه که الان هست.
مشکل سیستمیست.
ولی به نظرم باید خُردخُرد با این مسائل مبارزه کرد.
اگر هر کس بره دنبال علاقهش، کمکم این مسیر درست میتونه بشه.
ولی اگر نریم، سرنوشت دندونپزشکی هم میشه مثل پزشکی عمومی، مثل خیلی از رشتههای مهندسی…
حرفات درسته ..
من تصمیم گرفتم که بمونم برای سال بعد .. چون اصلا امسال هیچ شانس قبولی ای در خودم نمیبینم . اقلا قبولی تو رشته ی خوب و دولتی ..
ولی متاسفانه تمام اهل خانواده من مخالف هستند و دلیلشون واقعا منطقیه و میگن تو امسال مدرسه که میرفتی این بود وضع درس خوندنت و میخوای سال بعد چه کاری بکنی ؟؟؟؟
من کم کم دارم به دندون علاقه پیدا میکنم .. وقتی فیلم هاشو دیدم . بعضی از پست هاتو خوندم .. نمیدونم واقعا چیکار کنم ..
رفیق کمک کن.. الان چند وقته که هی میام تو سایتت .. خیلی سایت خوبی داری ..
پست
اینا رو بخون اول:
mrshabanali.com/درباره-سد-کنکور-یا-این-ده-ثانیه/
mrshabanali.com/هنر-متوقف-شدن/
خلاصۀ حرف آقای معلم میشه این که یه کاری بکن که بعداً حسرت نخوری. بعداً با کلی “ای کاش” واسه بچههات قصه نگی!
ببین.
اگر علاقه داری، اگر در خودت میبینی که میتونی یک سال دیگه، با تمام قوا تلاش کنی، میتونی یک سال حرف بقیه رو بشنوی ولی اهمیت خاصی به انرژیهای منفیشون ندی و قوی بمونی،
وایسا.
بجنگ.
اگر هم نشد، حداقل تا آخر عمر یه چیزی گوشۀ ذهنت نیست که بهت بگه تو تلاش نکردی.
میگی تلاش کردم، ولی نشد.
باز هم بنویس برام.
اقا من تازه اومدم
و در این دو دقیقه اندازه دو روز ارامش بهم تزریق شد
و چون تیر کنکوره و استرس داشتم واقعا ذهنم اروم شد خیلی خیلی ممنونم از شما :)
دقیقا حق با شماست کنکور لعنتی هیچی نیست
گاهی اوقات فکر میکنم واقعا این دنیا که تهش معلومه چرا انقدر اذیت کنیم و لذت نبریم ازش ؟ حیف
واقعا حیف همه ماهایی که الان بجای ایده و امید و خلاقیت ، استرس و فشار و محدودیت در ذهنمون ایجاد کردن :)
اگه عاشق رشتهات ، اگه عاشق مسیری که داری طی میکنی نباشی، هیچوقت واقعاً حالِ دلت خوب نمیشه.
امیدوارم همه بدونن چی میخوان، قبل از اینکه دیر بشه.
پست
البته گاهی نیازه مثل من ۵ سال بگذره تا به جایی برسی که بتونی بگی به شغلت عشق میورزی.
و امیدوارم از تجربه نترسیم و بالاخره برسیم به اونجایی که باید.
سلام مجدد:)
اون لینکارو باز کردم و از مطالبش خوشم اومد .
امروز امتحان کنکور داشتم ..
شاید با ورت نشه من سر جمع از این ۹ ماه فقط ۳ ماه خوندم . اون هم به صورت پراکنده ! … ولی به یقین میگم بعد عید لای کتاب رو هم وا نکردم .
امروز با اینکه اصلا امیدی نداشتم و به اصطلاح هیچی نخونده بودم تموم درسارو چه عمومی و تخصصی به طور میانگین ۳۰ زدم . خیلی بهم انگیزه داد که سال بعد بمونم . چون تو زمان کنکور همش میگفتم من با اینکه چیزی از درس ها یادم نیست و یه خاطره تار و محوی از درس ها دارم ولی خیلی خوب از پس سوالات بر اومدم .
من تو دوره دبستان تا دبیرستان جز شاگرد اول کلاس بودم و نهاییمم ۱۹/۶۴ و مدرسمم تو راهنمایی و دبیرستان تیزهوشان بوده …
من فکر میکنم لیاقتم بیشتر از حسابداری و علوم پایست !
سلام آقا سامان. نمیدونم از چه دیدی به ادامه ی تحصیل نگاه میکنید ولی اینکه میگید حقم بیشتر از علوم پایست بنظرم ظاهر و باطن خوبی توی این جمله نیست! بسیاری از دانشمندان دنیا که دنیا رو تغییر دادن در رشته های علوم پایه تحصیل کردن …
به هر حال امیدوارم موفق باشید…
پست
البته من از این زاویه به نظر سامان نگاه نکردم.
راست میگید.
متأسفانه یکم داریم اشتباه میریم.
ولی امیدوارم مسیر درستی برای آیندۀ خودمون و کشورمون انتخاب کنیم :)
پست
سلام سامانخان :)
خوشحالم که امیدوار شدی :) خیلی خوشحال :))
گاهی در مسیر زندگی یکسری نشونۀ کوچیک هستن که نویدِ قدمگذاشتن در مسیر درست رو میدن.
امیدوارم این نشونهها رو ببینیم و فراموششون نکنیم.
امیدوارم اگر تصمیمت بر کنکور سال بعد شد، با تمام قوا شروع به خوندن کنی و بهترین نتیجه رو بگیری رفیق :)
موفق باشی…
پست
راستی!
نظرت چیه با ایمیل من کامنت نذاری!؟؟!؟
دوستان فکر بد نکنین !
علوم پایه رشته ی فوق العاده خوبیه اما من دوستش ندارم .. یعنی در واقع اگر میخواستم برم علوم پایه خب از همون اول میرفتم یه رشته ی ساده تر با جامعه اماری کمتر از تجربی و رقابت کمتر .. میفهمین که چی میگم ؟ الان مثلا من بتونم برم حسابداری یک دانشگاه با سطح ۲ در رشته ای با جامعه اماری و رقابت کمتر میرفتم دانشگاه سطح ۱ ..
مثل اینکه سو تفاهم شده بود !!!
ببـــــــــــخشـــــید :(
خب در مورد ایمیل ..
ایمیل ندارم …
متاسفانه :)
شما اینجوری فکر کن !
من یه ایمیل دارم که بنویسم میشناسی منو و منم میخام منو نشناسی ! :)
این است حقیقت …
شرمنده ؛)
پست
عجب آدمی هستیا!
خب یک ایمیل جدید بساز.
یا یک ایمیل الکی وارد کن!
بدترین روز بوددد روز قبل کنکور من ترجیح دادم نرم چون واقعا حالم بد بود و اصلا مریض شدم😐😐😐هنوزم بیمارم☹
کاش این امید لعنتی از دل آدم کنده بشه بره
هی زیر گوشت نگه دندون بهشتی همه ی زندگیت همه ی آرمان هات همه ی این سالها
اصلا بدون این آرزو میشه زندگی کرد؟؟؟؟
من خودمم به اجبار خانواده اومدم تجربی دوسش داشتم و دارم اما به خودم بود انتخابش نمیکردم یا نویسنده میشدم یا ویلنیست فکرشم که بالای صحنه مینوازم حالم و دگرگون میکنه😄😄اما من مطمئنم که دندانپزشکی هم رشته ی منهههه 😎😎😎پزشکیم خوبه البته😊😊
پست
سلام
امیدوارم تا الان بهتر شده باشی.
و امیدوارم به رؤیاهات برسی.
البته اگر به صلاحته.
سلام آقای دکتر ممنونم یه کم بهترم بله بهترین کار اطمینان کامل به خداوند و تلاش زیاده🌹🌹🌹🌹😊😊
سلام رفیق.
بازم من اومدم.
بزا اول راجب متن زیبات بگم.
چقد این زیباست”از یک رشته واسه خودت بت نساز”.
همیشه گفتم ک هم تعبیراتت و هم نگاهت ب اتفاقات و جریانات متفاوته و هم نگاهت ب کلمات و انتخابشون هنرمندانس.
کنکور ی گام تو این دنیاس ک هرکی درست برش داره خب ی گام جلو میره؛ هرکیم ب هر دلیل نتونه ،خب فقط ی گامو تو این جهان بی کران از دست داده و خب کلی گام داره هنوز.
بچه ها باور کنید اون لبخندی ک رو لباتونه خیلی مهم تر از فرم لباس کاریتونه.و اینکه هیچ وقت خودتونو با یکی ک اصلا در سطح شما نیس یا شما در سطح اون نیستید مقایسه نکیند.هر کسی تو صف خودش باید جلو بره.اینکه پسرخاله قراره پزشکی بخونه ربطی ب شما نداره ک قراره بری پرستاری. اون رقیباش، هم سطحاش و صفش جداس شما هم در همون رشته ،درجه و صف خودتو داری.پس فقط سعی کن تو صف خودت بری جلو و تو برنده ای.
من از کنکورم راضی بودم ن اینکه عالی گامه رو برداشتم اما فک میکنم ک در سطح انچه ک بودم عمل کردم و جرعت لبخند زدن ب خودم رو دارم .مصطفی جان شما میگی جوری تلاش کن ک بعدا ای کاش نگی ولی منم میگم جوری تلاش کن ک بعدا بتونی از ته دل ب خودت لبخند بزنی.یه ایه تو یکی از سوره های کتاب بزرگ هدایت هس ک میگه تو رستاخیز همه حسرت میخورن.اونایی ک کم کاری کردن ب اینکه ای کاش خوبی میکردیم و اونایی ک خوبی داشتن میگن ک ای کاش بیشتر خوبی میکردیم .ب نظر من دنیا هم همینه.در تمام عرصه ها انسان کمال طلب سیر نمیشه و همیشه ای کاش توی وجودشه.حتی رتبه ۲هم میگه ای کاش فلان کارو میکردم رتبه ۱میشدم.و این وجود ماس.پس نترسیم از ای کاش.ولی جوری تلاش کنیم ک بتونیم بعدش از ته دل شاد باشیم.بخندیم.جوری تلاش کنیم ک بعد تمام شدنش بتونیم لبخند بزنیم.برنده کسیه ک بتونه ب خودش ب تلاشش لبخند بزنه و ادم برنده قبل از این خودشو جوری اماده میکنه ک بعد جرعت لبخند ب تصمیم و عملکرد خودش رو داشته باشه
ببخش زیاد حرف میزنم.😉
شادباشید😘
پست
سلام هادی جانم
خوش اومدی رفیق :))
و مثل همیشه ممنونم از این همه لطفت.
هادی برای بار چندم متنت رو خوندم.
عالی نوشتی.
یاد گرفتم که:
نمیشه حسرت نداشت؛ همیشه همراهمون خواهد بود (إنّ الانسانَ لفی خسر.)
ممنونم که نکتۀ به این قشنگی رو بهم یاد دادی :)
خوشحالم رفیقمی :))
پس بیا جوری زندگی کنیم که تهش رای باشیم از خودمون. لبخند بزنیم :)
امیدوارم بهترین نتیجه رو در کنکور بگیری…
بیشتر بنویس برام.
فکرت رو دوست دارم.
چندین سال پیش من درگیر افسردگی شدیدی شدم و سعی کردم خودمو بکشم که نمردم متاسفانه اما آسیب دیدگی های زیادی برام پیش اومد .. بهم میگفتن خدا بهت رحم کرد و حتما یه دلیلی داشت که نمردی و برای یه هدفی خلق شدی ، این حرفا مثل فروغی بود که به وجود نیمه جون من تابونده شد و من دوباره واستادم و برای خودم هدف گذاری کردم تا بهشون برسم ولی بذار بگم با گذر این سه سال چیشد … هیچی !! من تمام این سه سال رو شکست خوردم از کنکور بگیر تا روابط اجتماعی و زندگی وهمه چی
تا حالا شده تو زندگی خوده ماها که صدبار بگیم آره دیگه از هفته ی دیگه ورزش میکنیم رژیم میگیرم یا فلان کارو میکنم ولی هیچ وقت انجام ندادیم یا نصفه نیمه ول کردیم
منم فهمیدم دیگه فرصت واسه کنکور دادن بسه
به خودم سه سال مهلت دادم و تک تکشو گند زدم و ظاهرا بقیه مسیر زندگیمم به همین رواله
شرمنده ی خانوادمم .. برای یه جوون سخت ترین چیز دیدن ناامید کردن امید خانوادشه که خدا سر کسی نیاره ولی من سر خودم آوردم این بلارو
آدمایی مثل من بهتره نباشن تو این دنیا تا واژه هایی مثل موفقیت اراده و تلاش رو به لجن نکشن
شما قلبت پاکه روحت مثل آینه شفافه برام دعا کن مرگم سریع و راحت باشه
موفق باشی دوست خوبم حیف که دیگه مجالی نیست مطالب خوبتو دنبال کنم
چرا خوب؟
پست
روژان.
امیدوارم باز هم بیای و بخونی.
دارم برات مینویسم…
شاید داری جایی دنبال موفقیت میگردی که خبری توش نیست برات.
همین دیشب یکی از دوستانم از سحرخیزی مینالید و میگفت که: من نمیتونم و من شکست میخورم همیشه…
بهش گفتم چرا دنبال چالش سحرخیزی هستی انقدر؟ برو یه چالش بهتر بذار واسه خودت تا بهت اثبات بشه که تو هم میتونی موفق بشی.
اونم الان داره یه مسیر بهتر برای موفقیتش میچینه.
به نظرم تو هم توی کنکور رو رد کن. برو یه جای دیگه دنبال موفقیت بگرد.
جایی شنیدم که حدود ۳۰ نوع هوش داریم. که هر فرد با IQ معمولی، در ۴تا از اون هوشها نخبهاس.
یعنی قطعاً جایی هست که تو توش بهترین بشی.
بگرد دنبالش.
کم نیار.
این زندگی همینه.
پر از مشکله. برای همه.
ولی باید ایستاد و با تمام نیرو جلو رفت.
وایسا.
کنکور واقعا ارزش اون حجم غصه و استرسو نداشت! شاید الان که به رشتم رسیدم دارم اینو میگم! اما پزشک نبودن! آدمو نمیکشه!! و به نظرم ادم باید بهترین خودش باشه! امیدوارم هممون چیزی باشیم که حال دلمونو واقعی خوب کنه!!!
پست
موفق باشید…
سلام اقای دکتر خسته نباشید
بسیار قلم خوبی دارین و ادم دوست داره همش پستاتون رو بخونه..
وقتی پستاتون رو میخونم انگیزه فوق العاده ای میگیرم ..خییلی خوبن خصوصا پست های مرتبط با دندون پزشکی ♥و این باعث میشه محکمتر بچسبم به درس و واسه هدفم بجنگم…ما کنکوریا رو هم از دعاتون محروم نکنین…
به امید روزای خوب و اینده ای خوب تر…♡♥
یاعلی.
پست
سلام خانم نگین
ممنونم از لطفتون و خوشحالم که خوشتون اومده :)
امیدوارم نتیجۀ تلاشهاتون رو ببینید و همکار بشیم :)
چشم. شما هم برای بنده دعا کنید.
ممنون.
همیشه از بچگی عاشق پزشکی بودم اون ابهتی که این رشته داشت اون حس مهم بودن اون حس کمک کردن ریاضیم همیشه عالی بود واسه درس علوم باید وقت میزاشتم از رو بی علاقگی می خوندم اما مسئله حل کردن واسم کاری نداشت جزء شاگرد اولا بودم رسیدیم به انتخاب رشته با مخالفت پدر و مادرم و همه رفتم ریاضی به همه گفتم ریاضی رو بیشتر دوس دارم درست بود اما واقعیتش این بود عشق من به پزشکی توهمی یا واقعی از بچگی بود اما من از ترس پشت کنکور موندن از ترس قبول نشدن کنکور تجربی رفتم ریاضی چون همیشه فک می کردم اونایی که تجربی می خونن زرنگ تر و باهوش ترن بیشتر باید درس بخونن قبولیش سخت بود من تو خودم توان پشت کنکور بودنو اون همه درس خوندن نمیدیدم جزء اولا بودم اما با کم درس خوندن خلاصه سال کنکور گذشت و من با یه رتبه داغون دانشگاه سراسری همون رشته مهندسی مدنظر و انتخاب اولم قبول شدم اما از کنار علوم پزشکی رد میشدم حسرت می خوردم تو دلم خودمو بازنده میدیدم خودمو با تجربیا مقایسه میکردم که من در حد اونا نیستم تو دانشگا خیلی اکتیو بودم از ترم سه دیدم دیگه اینکاره نیستم قلبا دوسش ندارم از این رشته ارضا نمیشم دارم ادا درمیارم اما گفتن حیفه انصراف الان وقته از این شاخه به اون شاخه پریدن نیس تو دلم گفتم یه روزی پزشکی می خونم این که تموم شد بعد دکتراش دیدم تا لیسانسش به زور میرم هر روز برام خوندنش سخت تر میشد به زور درسا رو پاس کردم با یه ترم اضافه یه سال لنگ در هوا یه سال پی کاری که هیچ دوسش نداشتم گفتم الان وقتشه این حسرتو از رو دلم بردارم به خودم ثابت کنم منم می تونم و ضعیف تر از بچه های تجربی نیستم همه حمایتم کردن اما همه به خاطر درامدش نه نیت قلبیم که دنبال ثابت کردن خودم به خودم بودم شایدم جو جامعه ان حسو به من القا کرده بود شرو کردم سال اول شد ۵۰۰۰ منطقه ۳ باید می موندم پشت کنکور اما من دیگه انگیزه اول راهو نداشتم کم اوردم اما دیگه انتظار بقیه بود که باید ادامه میدادم خودم وسطا به خوندن پیراپزشکی راضی شده بودم با بی میلی موندم کنکور دوم ۱۰۰۰۰ و باز موندم با بی انگیزگی تمام امسال شد ۱۴۰۰۰ حالا من یه ادم بی انگیزه و بی هدف و ناامید و افسرده و داغون که هر روز حسرت عمرشو داره و راحت حرومش کرده من موندم و ارزوهای خانواده من موندم ارزوی همسر که زیر بار فشار کلی قسطه من موندم و یه زندگی مشترک که به خاطر کنکور هنوز شرو نشده من موندم و بی حوصلگی چه طور بقیه رو راضی کنم که منتظرن بگن دیدی نتونستی تو در حدش نبودی چه طور خودمو راضی کنم به خاطر تنبلی بگم من نیستم این کاره…می دونم رمان نوشتم شاید ثبت نشه هیچ خونده نشه اما چون تو این مسیر به علت روحیات منو استعداد من و انتظار مادی بقیه رسیدیم به دندون اینجا نوشتم می دونم هیچ کس نمی تونه کمکم کنه اما واقعا موندم هم تو رفتن هم تو نرفتن یه حسی که انگار هیچ حسی به چیزی نداری یا وقتی به یه رشته دیگه فک می کنی علاقه داری خودتو ملامت می کنی ک به خاطر فرار از واقعیت و عدم توانااییته نه می تونم روزی که با شوق از ته دلم این تصمیمو گرفتم فراموش کنم نه الان می تونم بعد این همه شکست و روند نزولی واسه ادامه دادن به خودم اعتماد کنم دیگه بعید می دونم واقعا ثبت شه
پست
آهای رهگذر
سلام
میدونی چیه!؟
اونقدر تو سرمون خوندن که کنکور و کنکور و کنکور… که واقعاً باورمون شده! انگار تنها راه موفقیت در زندگی، اینه که بیایم و کنکور تجربی بدیم و بریم دکتر شیم.
مسخرهاس رهگذرخان.
مسخرهاس.
کوچیکه. کمه. حقیره.
چرا نباید موفقیت رو در ابعاد دیگۀ زندگیمون جستوجو کنیم؟!؟!؟!؟
چرا؟
اگر تونستی یک همسر خوب باشی، موفق شدی،
اگر تونستی یه فرزند خوب تحویل آینده بدی، موفق شدی،
اگر تونستی هر روزت رو با لبخند شروع کنی و با لبخند تموم، موفق شدی…
چرا اینطوری فکر میکنی؟
چرا اینطوری شدیم؟
امید کو پس؟
زندگی کجاست؟
چرا خودمون رو درگیر این بازیِ مسخره کردیم؟
کنکور!
بیخیالش شو.
ببین.
بیخیالش شو.
برو دنبال زندگیت.
به خدا که همه میتونن حداقل در یک زمینه موفقترین باشن. ولی الان همه دنبال موفقیت در کنکورن.
برو ببین کجای این دنیا جاته.
کجا باید باشی.
کجا باید بری و از جون مایه بذاری.
اونجاست که موفقیت برات معنا پیدا میکنه. امیدوار میشی. لبخند میاد رو لبات. رضایت میاد سراغت.
برو…
نمون توی این بازیهای حقیر.
اگر نشد، فدای سرت.
تلاش کن.
ولی نه اینجا.
برو بگرد ببین کجا باید باشی.
و من میدونم که اگر واقعاً بخوای، پیداش میکنی و موفق میشی…
امیدوارم بخونی متنمو.
سلام
وبلاگ باحالی دارین
خوشم اومد
یه چیزی خواستم منم بگم ….انور از نظ خانواده من یعنی آینده….امسال اولین کنکورم بود و من در کمال تعجب همه اشتباه ترین کار عمرم رو انجام دادم طوری که همه با هام قهر کردن و ۳ماه همش بهم تیکه پروندن من بهشون حق دادم مثل تمام سال های عمرم چون مثل هیچ کدوم اعضای خانواده نیستم و این موضوع بزرگترین مشکل من با مادرم و هنوزم باهم بحث میکنیم علاقه ی من هنر بود کلا عشق هنر داشتم و هنوزم کمی ته دلم دارم …فرقی برام نداشت توی چه ضمینه ای فقط کافی بود بوی هنر بده من شیفته ی اون کار میشدم چیزی جذاب تر از قلم و کاغذ توی دنیا برام وجود نداشت اما نشد هر کاری کردم نشد و نذاشتن گفتن مدرسه ی نمونه رو نباید ول کنی باید بازم همون جا درس بخونی چون خودت انتخاب کردی تیز هوشان نری….وای نمی دونین حالم از این حرفا چقدر بهم میخورد همین طور که الان میگن تو بچه ورس خون بودی مدرسه ی خاص واسه چی قبول نشدی؟
چی بگم ….بگم ۳ سال الکی فقط مدرسه میرفتم و تنها به درس ادبیات و زیست علاقه داشتم و بقیه درسا رو با تقلب پاس میکردم یا فقط در حد ۱۵ ..۱۶ درس میخوندم امسال کنکور هنر هم دادم رتبم شد ۱۳ هزار از ۵۰ هزار تجربی که بهتر بود اما ته دلم خالی کردن گفتن اگه فرهنگیان مجاز بودی میزاشتیم بریبماند که شدم عامل آبرو ریزی مادر و پدرم …مادرم اونقدر که آبروش واسش مهمه من مهم نیستم بعضی وقتا به یقین میرسم که منو دوست نداره و حالم از خودم بهم میخوره وباخودم میگم چرا زنده ام؟
بازم کنکور….من با کنکور سال بعد چی کار کنم؟به هیچی علاقه ندارم و نمیدونم چی میخوام ؟یه روز دوست داشتم مثل شما دندون بخونم اما الان هیچی….میدونین میترسم مثل الان اون چیزایی رو که خواستم وبدستم آوردم بشن سوهان روحم ….میترسم حسرت های زندگیم بیشتر بشن … گیجم و نمیدونم به کدوم سمت برم …..تا الان ده ها کتاب خوندم …فیلم و وویس های مشاوره ای زیادی نگاه کردم ….اما هیچ رقمه دلم به کار نمی ره….حتی ۳سال دست به قلم نشدم نه نقاشی نه داستان یا دل نوشته….هیچی
الان همه فکر میکنن واسه پزشکی موندم ….
من الان هیچی جز یه شب خواب راحت نمیخوام ۳سال خواب ندارم …من فقط آرامش میخوام …همین
پست
سلام
خوبی؟
دوست داشتم برات بنویسم، همون روزی که جواب همۀ کامنتهای قبلی رو دادم. ولی چون طولانی نوشته بودی، نمی رسیدم بنویسم برات. الان که دیدم کامنت جدید گذاشتی، سرچت کردم بین کامنتها و اومدم که برات بنویسم.
دوباره خوندم کامنتتو.
حس خاصی توش داره. حسی که شاید خیلی از ما ها از جمله من تجربه کرده باشیمش.
یکم دردآوره.
ولی جناب آمین
ببین.
چشمات رو ببند، فکر کن. رها کن خودت رو. آزاد و رها بذار ذهنت هر جا دوست داره بره.
ولش کن.
انقدر لهش نکن.
ذهنت رو آزاد بذار و ببین سر از کجا درمیاره.
ببین چی دوست داره.
ببین دوست داره کجا باشه.
چند سالیه لهش کردی و لهش کردن،
الان وقتشه که آزادش بذاری.
حتی چند روز می تونی بهش مهلت بدی. انتظار نداشته باش که یکدفعه برگرده به حالت اولش.
یه دفتر بذار کنار دستت.
فکر کن و فکر کن و فکر…
هر جا لازم بود بنویس.
بدون که کسی جز تو نمی تونه نجاتت بده.
بدون که تو آزاد آفریده شدی.
آزاد بمون.
برو همون سمتی که می دونی درسته. همون چیزی که در اعماق وجودت صدات میزنه.
همون چیزی که فکر میکنی باید به دستش بیاری…
برو همون سمت.
نذار له شی.
نذار گم شی.
نذار توی این دنیای دنی، فراموش شی.
پاشو
پاشو و خودت رو پیدا کن.
استارت بزن.
می دونم که میتونی.
میشه.
شرمنده غلط املایی دارم ..
اولش نوشتم کنکور از نظر….
سلام خسته نباشید . من به این رشته علاقه دارم و کار عملیم هم خوبه و خیلی علاقه دارم ولی طی تحقیقاتی که انجام دادم یه سری نگرانی هارو برام بوجود اورده یکی از لحاظ جسمانی که متاسفانه زور بنده در حد باز کردن درب نوشابس:/ و اینکه یک سری تمرینات یا اموزش ها رو رو خود دهان دانشجوها انجام میدن که من خیلی خجات میکشم ایا این کار داوطلبیه یا اجباری ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام
من دانشجوی ورودی ۹۷ دندون پزشکی ام. یه چند تا سوال داشتم اگه لطف کنید و پاسخگو باشید. اول اینکه یک دندون پزشک تو طرحش چقدر حقوق میگیره و دوم اینکه یک دندون پزشک بعد فارغ التحصیلی برای ورود به بازار کار چه گزینه هایی رو داره و هر کدوم چه مزیت هایی داره مثلا بره مطب بزنه چه سختی هایی داره یا بره استخدام دولتی بیمارستان بشه؟ اصلا در شرایط فعلی چقدر شانس برای استخدام هست؟ متشکرم
پست
سلام
چه خوب :)
حقوق طرح بستگی داره به محلی که هستید. جای محروم=حقوق بیشتر. از حدود ۲-۳ تومن هست انگار به بالا. ولی برای اطلاع دقیقتر سرچش کنید.
گزینههای پیش روش میشه کار در درمونگاه. مطب هم اگه بتونه پروانه بگیره که عالیه.
استخدام که نداریم. شیفت خالی باشه جایی، میتونید برید کار کنید!
سلام آقا مصطفی عزیزم امیدوارم احوالت خوب باشه پزشک موفق
واقعا احساسی در نوشتنت وجود داره که خواه یا ناخواه فرد رو هدفمند میکنه
آرزو میکنم که در تمام مراحل زندگی موفق و پیروز باشی…
دوستت دارم تاابد…
محمد آمین احمدی
پست
سلام محمدامین جان
ممنونم از لطفت :)
موفق باشی :))
سلام ! من روانشناسی میخونم . سال دیگه میخوام کنکور بدم. چون میخوام مشاور تحصیلی بشم میخوام رتبه ی خوبی بگیرم تا بتونم بچه خا رو راهنمایی کنم. سال کنکورم عاشق پاشق شدم زیاد درس نخوندم ولی الان که دیگه مرضوعی ندارم میخوام این چالش و امتحان کنم😆
سرم درد میکنه واسه درده سر. تازه کلاسم نمیخوام برم😆
خدا به دادم برسه. امیدوارم زیر ده هزار بیارم . حتما میارم. 😁 قول میدم عاشق نشم. سال دیگه از دانگاه مرخصی میگیرم بخونم😊
پست
سلام
موفق باشید!
سلام.مدتیه که با سایتتون اشنا شدم و از مطالبی که گذاشتید خیلی خیلی لذت بردم و استفاده کردم.سوالی دارم که چند وقته ذهنم رو درگیر کرده.من به کار دندانپزشکی و خیلی چیزهاش علاقمند هستم اما وقتی به اینکه قراره، دندون یه نفر رو بکشم یا سوزن رو جهت عصب کشی وارد لثه طرف کنم و یا بخیه بزنم حس خوشایندی از این کارها ندارم البته فکر میکنم که این احساس طبیعی هست و روان سالم نباید از این کار خوشحال باشه ایا درست فکر میکنم یا من باید از ابتدا به این قسمتهای کار که خیلیم مهم هست دقیقا کارم قراره این باشه باید علاقه داشته باشم؟ در ضمن از اینکه با شما و سایتتون اشنا شدم خیلی خوشحالم.
پست
سلام محمدجان
ممنونم از لطفت. و خوشحالم که خوشت اومده :)
و بدون که احساست درسته. ولی گاهی باید برای درمانِ یک نفر و خوبکردنِ حالش، دردِ کوچکی رو بهش تحمیل کنیم تا از دردِ بیشتر یا سختیِ بیشتر جلوگیری بشه.
باید بیمارت رو بیحس کنی تا دردِ موقعِ درستکردنِ دندونش رو حس نکنه. باید دندونِ خرابش رو بکشی تا سلامتِ دهانش به خطر نیفته.
اینها باید انجام بشن.
و وقتی تو نگاه کنی که یه کارِ سخت مثل فروکردنِ سوزن در بافتِ دهانِ بیمارت رو انجام میدی تا… تا اینکه حالش رو بهتر کنی، دیگه سختت نیست.
پس مهم نوع نگاهته.
اینجوری نگاه کنی اوکی میشی :)
آقا من رشته دندون رو دوس دارم ولی حسش نیس چیکار کنم که با علاقه به دندون درس بخونم
پست
نخون!
سلام عجب سایت باحالی دارین ها!
خیلی دلم میخواست که با یک دانشجوری دندان پزشکی بتونم صحبت کنم یا در مورد رشتش بپرسم… و واقعا میگم سایت شما دقیقا چیزی بود که من میخواستم… راستش ۴ ماه بیشتر تا کنکور نمونده و من هنوز به طور جدی شروع نکردم چون هدفی نداشتم طول کشید تا بفهمم چه رشته ای مناسبمه و بهش علاقه دارم تا حالا صد ها متن در مورد رشتتون خوندم و حالا که هدفم مشخص شده دلم میخواد بهش برسم.. خیلی ها بهم میگن الان دیره برای شروع کردن.. لطفا برام دعا کنید تا همکارتون بشم :)
پست
سلام
خب خداروشکر :)
موفق باشید ایشالا :)
منتظر خبر خوشتون هستیم…
دکتر سلام :)
امیدوارم که خوب باشید
در حالی دارم این کامنت رو مینویسم که غرق موزیک پستتونم ( حس ارامش و رهایی رو انتقال میده✨)
دوستدارم بنویسم برای شما.صفحه شما مدت هاست توی گوگل من بسته نشده. هر بار که وقت دارم یا حالم خوب نیست میام توی وبلاگتون، پست ها رو میخونم و خودم رو میبرم فراتر از این روزی که توش قرار دارم ( این کار برای من واقعا لذت بخشه. از زمان و مکان اکنون جدا شدن!) فراتر از بیقراری و اضطرابی که برای هر کنکوریِ هدفمند، طبیعیه.
همه حرف هایی که اینجا خوندم و از اطرافیان شنیدم رو مرور میکنم. پایان این افکار معمولا به این نتیجه ختم میشه که: خدا هست و هیچ کاریش بی حکمت نیست.
در واقع با این جمله خودم رو اروم میکنم، چون اونقدر جهان گسترده هست و اطلاعات من کم که نمیتونم به انتهای هر موضوع برسم.
بعضی وقتا یه چیزایی مدام تکرار میشن. از چند نفر میشنویم. چندین بار سر راهمون قرار میگیرن. اینا نشونه هست شاید!
یکی از همین چیز ها نکته ای بود که شما هم بهش اشاره کردید:« چرا همه فکر میکنن اگر دندونپزشک یا پزشک بشن، تمومه؟! » این جمله رو من به شکل های مختلف از افرادی که از نظرم موفق بودن شنیدم.
در نهایت ممکنه ما رشته ای که میخوایم قبول نشیم ! نه حتما اما ممکنه این اتفاق هم بیفته!
چه بسا چندین سال بعد وقتی برگشتیم عقب به خودمون و شرایطمون نگاه کردیم، با خودمون بگیم: چه خوب شد من نرفتم اون رشته!! واقعا اون چیزی نبود که من میخواستم از زندگیم!
یکم دیدم رو که از امروز میبرم بالاتر میبینم دنیا خیلی عجیب تر از چیزیه که فکرش رو میکنم !….
این کامنت بیشتر درد و دل یک کنکوری بود
خوشحالم که تا انتها خوندید.
در نهایت امیدوارم آینده خوبی پیش رو باشه :)
سلام آقای دکتر وقتتون بخیر خسته نباشید عذرخواهی میکنم یه سوال داشتم، من امسال نهم هستم و انتخاب رشته دارم، خیلی خیلی به دندانپزشکی علاقه مندم و امروز سر کلاس در مورد سختی های رشته تجربی گفت و گو کردیم یکی از دبیر هامون گفتند سخته رشته تجربی و از پس سختی هاش بر نمیاید و پشیمون میشوید. من دو به شک شدم. میشه راهنمایی کنید 🙏💜🌸
هستید شما هنوز ؟
الان تاریخای پیام هارو دیدم ، مال سال ۹۷ بود
حقیقتا بغضم گرفت نمیدونم چرا
ولی امیدوارم هنوز باشید و موفق تر از همیشه :)