امید هست؛ ببینیمش :)

امید

به دوستی می‌گفتم که: گاهی یه سلسه اتفاقاتِ غیرمنتظره‌ای می‌افتن که آدم مطمئن می‌شه یه دستی داره این‌ها رو کنار هم می‌چینه. اون هم گفت: خیلی از اتفاقات اطرافمون همین‌طوری‌ان. فقط ما نمی‌بینیم همه‌شون رو.

گاهی که شرایط سخت می‌شه، روزنۀ امیدی نمی‌مونه که دلمون رو بهش خوش کنیم،
یه دفعه یه سری نشونه رو به آدم نشون می‌دن که…

“آقا! پاشو خودتو جمع کن! یعنی چی اینطوری بدون حرکت نشستی یه جا!؟ پاشو که کلی کار داریم! پاشو و چشم‌هاتو باز کن و ببین روزنه‌ها رو…”

امید هست.

دو تا حدیث تو ذهنمه:

نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید. امام حسین علیه‌السلام

و

شادی مومن در چهره اوست و قوت او در دینش و اندوه او در دلش. پیامبر مهربانی‌ها :)

باید چشم‌هامونو وا کنیم و ببینیم این همه نشونه رو. این همه لطف رو. این همه نعمت رو.

لبخند بزنیم.

و پیش بریم…

دیدگاه ها

  1. فاطمه عظمتى

    سلام آقاى دکتر
    بعضى وقت ها آدم کاملا احساس میکنه که همه چیز از یک جاى دیگرى داره هدایت میشه مسیر هم از پیش تعیین شده است و ما هم ماموریتمون رو باید انجام بدیم و بریم!
    حدیث اول خیلى قشنگ بود اولین بار بود که میدیدمش! واقعا اگر خدا کسى رو وسیله گره گشایى قرار میده، لطف بزرگى بهش میکنه!
    همیشه موفق و امیدوار باشید ” تا شقایق هست زندگى باید کرد”

    1. نویسنده
      پست
      مصطفی قائمی

      و دوباره سلام :)

      مأموریت، کلمۀ خوبیه واسه توصیف حضورمون در این دنیا.
      امیدوارم پیداش کنیم که چیه و چطور باید درست پیش بریم.

      حدیث اول خیلی به‌دردبخوره. نگهش دارید :)

      تا شقایق هست… زندگی باید کرد.

      متشکرم از کامنت‌نوشتنتون.

  2. ساجده رستمی

    سلام.
    ۱-مهم اینه که توی داستان‌ زندگی آدم این جمله پیدا نشه که : من جا زدم . من نجنگیدم برای حال خوب خودم و کسایی که دوستشون دارم.
    ۲-آنا‌گاوالدا توی کتاب من او را دوست داشتم یه جمله داره که قشنگه.میگه : باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد. به چیز دیگری فکر کرد. باید پاها را حرکت داد و همه‌چیز را از نو شروع کرد.
    ۳-حقیقتاً که سیر اتفاقات اطرافمون و ارتباطشون بهم خیلی جالبه اگر که بهشون توجه کنیم.
    و نهایتاً
    *امید و لبخند دو اصل مهم زندگی*
    شاد باشید.

    1. نویسنده
      پست
      مصطفی قائمی

      سلام خانم رستمی.

      ۱- دقیقاً. قبلاً نوشته بودم اینجا که: «هر تصمیمی رو که ذره ای، حتی ذرۀ ریزی بوی منصرف شدن و خسته شدن و شونه خالی کردن و تنبلی ازش بیاد، سعی می کنم با تمام قوا در برابرش وایسم.»

      ۲- قشنگ گفته چقد!
      در حرکت باشیم…

      ۳- خیلی جالبه :) باشد که ببینیمشان و درکشان کنیم.

      امیدوارم دوتا اصل رو همیشه همراهتون داشته باشید :)

  3. محسن

    سلام دکتر
    خسته نباشی یه سیوالی دارم ازت خیلی ممنون میشم راهنماییم کنی
    به نظر شما آینده ی شغلی دندانپزشکی برای ۷ سال آینده چطوره؟ راسته که اشباع میشه؟ یا نظر شما چیزه دیگس؟ درآمدش چی؟

    1. نویسنده
      پست
      مصطفی قائمی

      سلام محسن‌جان
      سلامت باشی. ممنون.

      (اولش بگم که این نظر منه و می‌تونه کاملاً غلط باشه.)
      دندان‌پزشکی هم مثل پزشکی روند مشابهی رو داره طی می‌کنه، ولی دندان‌پزشکی نسبت به پزشکی عمومی، مزیت‌های زیادی داره؛ مثل این که نیازی نیست متخصص اندو باشی تا بتونی عصب‌انجام بدی، یا نیازی نیست متخصص ترمیمی و زیبایی باشی تا بتونی کارهای زیبایی انجام بدی. درسته که خوندن تخصص در این رشته‌ها، نتیجۀ درمان رو بسیار متفاوت می‌کنه، ولی به هر حال جا برای تجربه و کار هست، ولی با نتیجۀ ضعیف‌تر.
      با زیادشدن دندان‌پزشک و کم‌شدن نیاز مردم به دندان‌پزشکی (با افزایش بهداشت اون‌ها) قاعدتاً درآمد یک دندان‌پزشک کم خواهد شد.

      و این که اگر به کاری علاقه داشته باشی، و با تلاش و پشتکار در مسیر اون قدم برداری، خلاقیت هم همراهت خواهد شد و در این صورت، نسبت به بقیه متمایز می‌شی و آدم‌های زیادی می‌خوان که تو براشون کار انجام بدی و میان سراغ تو. چه در دندان‌پزشکی و چه در هر شغل و حرفۀ دیگه‌ای.

      امیدوارم بهترین تصمیم‌ها رو بگیری :)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *