دو سال پیش بود که بعد از عید با نوشتههای شعبانعلی در دستۀ “با متمم تا عید نوروز” آشنا شدم. مثل همیشه کلی نکته یاد گرفتم. پارسال هم خیلی نزدیک عید بود و من دوباره یاد مطالب این دسته افتادم، از جمله برنامه ریزی در ابهام. رفتم سراغ خوندن گام اول تا شاید بتونم برنامه بریزم واسه خودم. ولی خب ۳۰ روز تا عید نمونده بود! و اینکه هدف خوب و انگیزۀ کافی نداشتم برای شروع یک برنامۀ توسعۀ فردی.
خلاصه اینکه با سرعت نور روزها گذشتند و من الان اینجام. ولی خیلی چیزها فرق کرده. حداقل، هدفی دارم که تا ۲ سال آینده میتونه من رو راضی نگه داره.
دیشب که شب یلدا بود، پست آخر سجاد سلیمانی رو در اینستاگرام دیدم. نوشته بود: شب یلدا و یک تصمیم ۳ ماهه. که دوباره من رو یاد با متمم تا عید نوروز انداخت. چند هفتهای هم هست که بعد از اتمام چالش سحرخیزی در اینستا، خودم و یکی از فالوورهام دوست داشتیم که یک چالش جدید راه بندازیم. مثلاً چالش مطالعه یا درسخوندن.
از اونجایی که با اهمالکاری خودم تا حدودی آشنا هستم، خودم رو مجبور کردم که هر جور شده چالش جدید رو شروع کنم. با صبرکردن بیشتر فقط زمان تلف میشه.
قسمتهایی از گام اول شعبانعلی رو میارم:
اول هر سال، تصمیم میگیریم که به انسانی متفاوت تبدیل شویم. سال متفاوتی داشته باشیم. زندگی دیگری را شروع کنیم. همه چیز تغییر کند. کاری کنیم که این سال، دیگر مثل سالهای قبل نباشد.
معمولاً این سرمستی هم، یک روز یا یک هفته یا یک ماه طول میکشد و به زودی، میبینیم در میانهی سالی هستیم که تفاوت جدی با سالهای قبل ندارد. همچنان گرفتار روزمرگیها و گذراندن امروز به امید فردایی که بهتر از امروز است یا لااقل با تلاش برای اینکه فردا بدتر از دیروز نباشد.
همین مسئله به شکل کوچکتری در ابتدای هر هفته هم وجود دارد.
و حتی به شکل سادهتری در ابتدای هر روز.
او* پیشنهاد کرد: هفتاد روز به سال نو، برنامه تغییر را شروع کن. مهم نیست که هدفهایت چقدر کوچک و ساده باشد. مهم این است که برای محقق کردن آنها تلاش کنی و روز اول سال، زمانی که همه دارند با خوش بینی، برای سالی خوب برنامه ریزی میکنند، تو با “واقع بینی” برای روزهای خوبی که پشت سر گذاشتهای، جشن بگیری.
او معتقد بود که این شیوه رفتار، به تدریج، لذت برنامه ریزی و “باور به برنامه ریزی” را به ما بازمیگرداند و کم کم این عادت برنامه ریزی و اجرا و ارزیابی و کنترل، تمام سال را پوشش میدهد.
* او، مدیر شعبانعلی بوده زمانی.
چندتا مسئله هست که تا عید ممکنه کار من رو سخت کنه: یکیش کارهای عقبموندۀ دانشگاهه؛ چون به آخر ترم نزدیک شدم :( دومیش امتحانات ترم ۹ و حجم بسیار زیادی از درسهای نخونده :( سومیش عادت به شب امتحانیبودن و بهمریختن برنامۀ خوابم. (البته تمام سعیم رو خواهم کرد که خوابم بهم نریزه. این همه زحمت کشیدم که سحرخیز بشم، بعد به خاطر چندتا امتحان مزخرف برگردم به قبل!؟ «به عقب باز نمیگردم!»)
ضمناً لازم نیست تصمیم بزرگی بگیریم. سنگ بزرگ برنداریم. با شناختی که از خودمون داریم، انتخاب کنیم که روزانه چقدر وقت میتونیم بذاریم. اون هم برای ۴۰ روز.
من با تمام این اوصاف، در نظر دارم که روزانه، حداقل یک مطلب از متمم بخونم و چنانچه تمرین داشته باشه، حل کنم. اسم چالش رو هم میذارم چالش یادگیری.
یادگیری میتونه گوشکردن پادکست، خوندن کتاب درسی و غیر درسی یا هر ایدۀ دیگهای هم باشه. ولی با توجه به اینکه خیلی وقته نتونستم به صورت منظم دروس متمم رو دنبال کنم، و هیچ محیطی رو چه در فضای مجازی و چه بیرون از اون، مفیدتر از متمم نمیدونم، من خوندن متمم رو انتخاب میکنم. و اگر تونستم و فرصت داشتم، پادکست و کتاب غیر درسی رو هم اضافه میکنم.
قوانین چالش یادگیری:
– در هر ۲۴ ساعت که فرآیند یادگیریمون رو انجام میدیم (برای من خوندن یک مطلب از سایت متمم)، خلاصه یا توضیحی حداقلی در مورد مطالب که آموختیم یا خوندیم، مینویسیم برای پستگذاشتن در اینستا.
– عکس هر پست هم موضوع آزاد داره. اجباری در مورد انتخاب عکس نداریم. که وقتمون تلف نشه برای گرفتن یا انتخاب عکس. میتونیم دانلود کنیم، میتونیم خودمون عکس بگیریم. سلفی هم قبوله!
– با توجه به اینکه دوستانی مثل من به امتحانات ترم دارند نزدیک میشن، یک ارفاق قائل میشیم: اگه روزی رو نتونستن طبق برنامه پیش برن، فرداش جبران میکنن. ولی بیشتر از یک روز آف در هر ۲ روز پشت سر هم قابل قبول نیست.
– این چالش رو هم تا ۴۰ روز ادامه میدیم. و بعد از ۴۰ روز برای روزهای باقیمونده تا پایان سال تصمیم میگیریم که همین چالش رو ادامه بدیم یا تغییرش بدیم.
– سحرخیزی رو هم همچنان قوی پی میگیریم.
اکانت اینستاگرام من برای چالشهایم: Enjoy.the.Way@
بیا تا در شروع سال ۹۷ موفقیت نقدمون رو جشن بگیریم.
خوشحال میشم همراه شی :)